گلبرگ
گُلبَرگ از جمله قسمتهای گل است. دومین حلقه گل مرکب است از قطعاتی به نام گلبرگ. در آنها معمولاً پهنک و قسمت زیرین باریک تری به نام ناخنک تشخیص داده شده است . ناخنک گلبرگ را به نهنج متصل می کند . پهنک ممکن است صاف (مانند آلاله)، دندانه دار ، ریشک دار ، یا لپ دار باشد . غالباً در قاعده گلبرگ ها نوش جای ماده شیرینی ترشح می کند که حشرات طالب آن اند . گلبرگ هاممکن است کاملاً به صورت نوش جای شیپور مانند تغییر شکل دهند( مانند اقونیطون).

در نوعی طبقهبندی قدیمیتر گیاهشناسی (ردهبندی طبیعی) گیاهان گلدار دولپهای را به سه گروه بیگلبرگان، جداگلبرگان و پیوستهگلبرگان تقسیم میکردند.
پیوستهگلبرگان گیاهانی هستند که گلبرگهای آنها به هم پیوستهاست مانند نرگس.
گیاهان با گلبرگهای جدا از هم جداگلبرگان نام دارند.
گل
گُل یا شکوفه ساختار زایشی در گیاهان گلدار یا نهاندانه است. کارکرد زیستشناختی گل به هم رسانیدن یاختهٔ زایشی نر (اسپرم) و یاخته زایشی ماده (تخم) است. این فرایند با گردهافشانی آغاز و پس از لقاح به تشکیل دانه میانجامد.
گل را میتوان جوانهای تصور کرد که برای تولیدمثل گیاه مادر تغییر شکل یافتهاست. در جریان تبدیل برگ به گل، برگ از نظر شکل و رنگ دستخوش تغییرات فراوانی میشود. این برگهای تغییرشکلیافته را قسمتهای گل مینامند.
گلها میتوانند پیوند دو نژاد را تسهیل کنند (تلفیق اسپرم و تخم گلهای مختلف در یک گونه) یا درون گونه خود افزایش یابند (تلفیق اسپرم و تخم در همان گونه). بعضی از گلها بدون لقاح، دیاسپور تولید میکنند (parthenocarpy). گلها دارای اسپورانژیا هستند، جاییکه محتوی گامتوفیت میباشد. گلها منجر به تولید میوه و دانه میشوند. بعضی از گلها در دوره تکامل خود برای حیوانات جذاب هستند و این دلیلی است که حیوانات را عامل گرده افشانی آنها میکند. علاوه بر تسهیل تولید مثل گیاهان گلدار، گلها مدت طولانی است که توسط انسانها تحسین شده و برای زیباسازی محیط، نشانهای از عشق، آیین، مذهب، پزشکی و به عنوان منبع غذایی استفاده میشوند.
ریختشناسی
بخشهای گل
یک گل، از ۴ قسمت که به بالای یک ساقه کوتاه متصل شدهاند، تشکیل شده است. هر کدام از این بخشها در یک حلقه از حفره گل گیاه قرار گرفتهاند. ۴ حلقه اصلی (با شروع از پایه گل یا پایین ترین گره و حرکت به سمت بالا) به شرح زیر است:
بخشهای گیاهی
در مجموع کاسه گل و جام گل را تشکیل میدهند.
کاسبرگها:مجموعاً کاسهٔ گل گفته میشوند. کاسبرگها دارای ساختمانی تقریباً مشابه برگها میباشند و بهعنوان پوششی از تبخیر سریع جلوگیری کرده و از قسمتهای داخلیتر گل محافظت میکنند. رنگ بیشتر کاسبرگها سبز است ولی در بعضی قهوهای و فلسمانند است و در برخی دیگر ممکن است رنگی باشد. به مجموعهٔ کاسبرگها و گلبرگها پریانت یا گلپوش گفته میشود.
گلبرگها: مجموعاً جامگل گفته میشوند. آنها با رنگهای جذاب خود حشرات را به غدد شهد که در قاعده یا نزدیک قاعدهشان وجود دارد، جلب میکنند. حشرات باعث حمل گرده میشوند و بدین ترتیب در عمل گردهافشانی یا انتقال گرده از پرچم به کلاله نقش مهمی را ایفا میکنند.
بخشهای تولید مثلی
پرچمها: مجموعاً اندروسیوم نامیده میشوند. هر پرچم از یک بساک یا قسمت حامل گرده و یک میله یا پایه تشکیل میگردد. غالباً گردههای آزادشده به وسیلهٔ بساک با بزرگ نمایی به صورت کُرههای زرد بسیار کوچک به نظر میرسند. گرده معمولاً توسط حشرات یا باد به کلاله حمل میگردد. پرچمها اندامهای نر گل هستند.
مادگی: حلقه درونی گل، متشکل از یک یا چند بخش به نام برچه. برچه یا چند برچه چسبیده به هم به شکل یک ساختار توخالی هستند که تخمدان نامیده میشود که تخمک را درون خود تولید میکنند. تخمکها مگااسپورانژیا هستند و با روش میوز مگااسپور تولید میکنند که گامتوفیت ماده است و منجر به سلولهای تخم میشود. مادگی یک گل با اصطلاحات جایگزین در جایی که ساختارش را در حلقه درونی گل میبینید توصیف میشود (متشکل از یک تخمدان، خامه و کلاله). مادگی از یک یا چند برچه که به هم متصل هستند تشکیل شده است. بخش چسبناک بالای مادگی، کلاله، گیرنده گرده میباشد. از یک تخمدان قاعدهای، یک خامهٔ میانی، و یک کلاله انتهایی تشکیل میشود. تخمدان محتوی تخمکهاست که توسط پوشش احاطه شدهاست و بعد از لقاح به صورت بذر رشد مییابد. کلاله یک جمعآوریکنندهٔ گرده است و خامه در زیر آن گذرگاهی است که گرده را به سمت تخمک هدایت میکند. مادگی اندامی ماده است. ار تباط بین مادگی و حفره گل هیپوجینوس (در زیر تخمدان بالایی)، پریجینوس (اطراف تخمدان بالایی) یا اپی جینوس (بالاتر از تخمدان تحتانی) توضیف میشود.
ساختار
اگرچه ترتیب توصیف بالا "معمولا " در نظر گرفته میشود، گونههای گیاهی تنوع گستردهای از ساختار گل را نشان میدهند. این تغییرات در تکامل گیاهان گلدار دارای اهمیت هستند و بصورت گسترده توسط گیاه شناسان برای ایجاد ارتباط بین گونههای مختلف گیاهی استفاده میشوند. چهار بخش اصلی گل معمولا بر اساس محل قرار گیری خود در حفره گل تعریف میشوند نه بر اساس عملکرد خود. بعضی از گلها فاقد برخی از قسمتها هستند یا بعضی قسمتها ممکن است برای عملکرد دیگری تغییر یافته باشند یا شبیه بخش دیگری که معمولا وجود دارد دیده شوند. در بعضی خانوادهها، مثل آلالگان، گلبرگها تا حد زیادی کوچک شده و در بعضی گونهها کاسبرگها رنگی بوده و شبیه گلبرگ هستند. گلهای دیگر پرچمهای تغییر یافته دارند که شبیه گلبرگ هستند، گل صدتومانی و گلهای رز پرچمهای گلبرگی شکل دارند. گلها تغییرات بزرگی را نشان میدهند و دانشمندان گیاهشناسی این تغییرات را به روشهای سیستماتیک برای شناسایی و تشخیص گونهها توصیف میکنند.
اصطلاحات خاصی برای توصیف گلها و بخشهای آنها استفاده میشود. بسیاری از بخشهای گلها با یکدیگر ترکیب شدهاند، منشا بخشهای ترکیبی، از همان حلقه گل مادرزادی هستند، در حالیکه منشا بخشهای ترکیبی از حلقههای مختلف حاصل بخشهایی است که ترکیبشان آزادنه نبوده است. گلبرگهای ترکیب شده که داخل یک لوله یا حلقه به عنوان یک بخش جدا میشوند، هم برگی نامیده میشوند (گلبرگ پیوسته نیز مینامند). گلبرگهای ترکیبی قسمتهای متمایزی دارند: پایه استوانهای، شکل لوله است، منطقه پهن آن شکل گلو و منطقه شعلهور بیرونی، شاخه شکل است. گل هم برگی با تقارن دو طرفه، با لب بالایی و پایینی دو لبی نامیده میشود (bilabiate). گلهای با گلبرگهای ترکیبی یا کاسبرگها جام گل یا کاسه گل به شکلهای مختلفی دارند، از جمله: زنگی شکل، قیفی شکل، لولهای، زنگولهای، سینی شکل و یا چرخشی.
اشاره به "همجوشی" که معمولا انجام میشود، سوال برانگیز است چرا که حداقل فرایندهای انجام شده ممکن است غیر همجوشی باشند. به عنوان مثال، علاوه بر این رشد اضافی در یا زیر پایه پری موردیا، زائدههای گل، مانند کاسبرگها، گلبرگها، پرچمها و برچهها که به یک پایه مشترک هدایت میشوند نتیجه همجوشی نیستند.
چپ: گلهای طبیعی Streptocarpus دارای تقارن، راست: گل نامتقارن peloric Streptocarpus. هر دو این گلها، دو رگه Streptocarpus و Anderson's Crows' Wings هستند.
بیشتر گلها تقارن دارند. هنگامی که پوشش گل از محور مرکزی از هر نقطه به دو قسمت تقسیم شود، نیمه متقارن بوجود میآید و تشکیل یک تقارن شعاعی میدهد. این گلها نیز به نام اکتینومورف یا متقارن شناخته میشوند، به عنوان مثال، رز و تریلیوم. وقتی گلها به دو نیمه تقسیم شوند و فقط یک خط باشد که نیمه متقارن ایجاد کند، این گلها را بی قاعده یا متقارن الطرفین مینامند، مثل گل میمون یا بیشتر ارکیدهها. گلها ممکن است به طور مستقیم از پایه خود به گیاه متصل شوند (بی ساقه _ ساقه حمایت کننده یا ساقه خیلی کوچک شده یا بدون ساقه). ساقه یا ساقه زیرین یک گل، دمگل یا پدانکل نامیده میشود. اگر یک دمگل از گلهای زیادی حمایت کند، ساقههای متصل به هر گل که به محور اصلی متصل میشوند ساقه کوچک یا پایک نامیده میشوند. راس اشکال ساقه گل که تورم انتهایی دارد جام گل یا تاروس نامیده میشود.
گرده
گرده پودر ریز تا درشتی است دربردارنده گامتوفیت، که گامتهای نر (سلولهای اسپرم) را در گیاهان دانهای میسازد. دانههای گرده اجسامی ریز، با شکلها و ساختارهای گوناگون، شکلگرفته در پرچم، یا دستگاه نرینگی گیاهان دانهای میباشند که از راههای گوناگون (باد، آب، حشرهها، و غیره) جابهجا شده، به مادگی گل، یعنی جایی که لقاح در آن رخ میدهد، میرسند.
اجزای دانهٔ گرده
دانهٔ گرده گیاهان گلدار شامل سه قسمت مجزا است:
۱. بخش مرکزی سیتوپلاسمی که منبع هستههای مسئول لقاح است.
۲.دیواره درونی (intine) که دستکم تا حدی از سلولز تشکیل شدهاست.
۳. دیواره بادوام بیرونی (extine) که بسیار در برابر ازهمپاشش مقاوماست. گرمای شدید، اسیدها و بازهای قوی، اثری کم بر آن دارند. ترکیب این لایه دقیقاً مشخص نیست. اجزای آن sporopollenins نامیده میشوند. بخشهای درونی دانهٔ گرده بهسادگی تخریب میشوند، درحالیکه این لایه و درنتیجه شکل کلی دانهٔ گرده در رسوبهای گوناگون بهسادگی حفظ میشود. بااینحال چگونگی این حفظشدن در محیطهای گوناگون متفاوت است.
ویژگیهای دانههای گرده
بهدلیل ساختار متقارن و الگوهای سطحی، دانههای گرده در زیر میکروسکوپ بهآسانی قابل تشخیصاند. ساختار دیواره دانههای گرده آنقدر ویژه است که در مواردی گونهٔ گیاه تنها توسط دانهٔ گرده آن قابل تشخیص است. از سوی دیگر، مواردی هم وجود دارند که دانههای گرده با ساختاری بسیار مشابه در خانوادههای گیاهی کاملاً نامربوط اتفاق میافتند.
بهدلیل مقاومت بالا دربرابر پوسیدگی، پراکندگی گسترده با باد و آب، و تولید فراوان توسط گیاهان، دانههای گرده ترکیبات بسیار معمولی در رسوبهای زمینشناسی، چه در دوران باستان و چه امروزه محسوب میشوند. بهدلیل این ویژگیها، دانههای گرده اطلاعات بسیاری درباره سرچشمه و تاریخ زمینشناختی زندگی گیاهی زمینی فراهم آوردهاند.
گردههای معلقدرهوا و ایجاد آلرژی
گرده در چنان مقادیری تولید میشود که جزئی چشمگیر از اجزای تشکیلدهندهٔ اتمسفر زمین بهویژه در بالای قارهها محسوب میشود. ماده proteinaceous در بسیاری از دانههای گرده (مانند ابروسیا و بسیاری از چمنها) واکنشهای آلرژیک که معمولاً به عنوان تب یونجه شناخته شدهاست، پدید میآورند. در بسیاری از کشورها، مقامهای محلی دولتی هرساله با سنجش گردهها، غلظت دانههای گرده را در هوا تخمین میزنند، تا ناراحتی نسبیی را که ممکن است افراد مبتلا به تب یونجه و حساسیتهای مشابه تجربه کنند، اندازه بگیرند.
حبوبات
بُنشن یا حبوبات که جمع کلمه حبوبه است و شامل نوعی از دانههای خوراکی ماند لوبیا، عدس، ماش، نخود و غیره میباشد.
دانه
فرایند تولید مثل گیاهان گلدار با ظهور گل آغاز میشود و با تشکیل دانه پایان مییابد. پس ازلقاح تخمک به دانه و دیواره تخمدان به صورت تغییر شکل مییابند دانه بر اثر پاره شدن یا خراب شدن میوه آزاد میشود.
اجزای دانه رسیده
مغز دانه جنین دارای مواد اندوختهاست که هنگام رویش دانه مورد استفاده قرار میگیرد. مجموعه جنین و بافتهای اندوخته همراه آن مغز دانه را بوجود میآورد.
پوشش دانه پوششهایتخمک در بیشتر دانهها سخت و محکم میشوند و پوست دانه را تشکیل میدهند پوست دانه معمولاً نازک است مثل لوبیا سبز اما ممکن است به صورت ضخیم شده مانند فندق برزیلی. آندوسپرم یاخته آندوسپرم از ترکیب هسته ثانویه با یکی از دو یاخته نر در کیسه جنینی تشکیل میشود. یاخته آندوسپرم نخستین به سرعت تقسیم میشود و بافت آندوسپرم را بوجود میآورد. این بافت با مصرف کردن خورش رشد کرده و از مواد ذخیرهای سرشار میشود. که این مواد بعدها به مصرف تغذیه جنین میرسد.
جنین پس از انجام لقاح، یاخته تخم برای مدتی بدون فعالیت باقی میماند. زیرا شروع تقسیم آن به رشد آندوسپرم وابستهاست. از تقسیمات ابتدایی تخم ۸ - ۴ یاخته بوجود میآید. که به دنبال هم قرار دارند. این مرحله را مرحله رشتهای شکل پیش جنین گویند. در این مرحله یاخته مجاور سفت رشد طولی حاصل میکند و بقیه یاختههای رشتهای را به درون آندوسپرم میراند. هم زمان با این تغییرات دورترین یاخته را از سفت تقسیم میشود. از تقسیمات این یاخته جنین کروی به وجود میآید.
از این مرحله به بعد تفاوتی در ساختار دانههای تک لپهای و دو لپهای ایجاد میشود و آن داشتن یک یا دو لپهاست. نوک ساقچه گیاهک دو لپهایها از دو لپه پوشیده شدهاست حال آن که در تک لپهایها فقط یک لپه در یک طرف ساقه چه جنین دیده میشود. در اغلب دو لپهایها، اندوخته غذایی در پلههای دانه قرار دارد. در دانه کرچک و قهوه اندوخته غذایی در آندوسپرم آنهاست. و بعضی گیاهان مانند ارکیده، فاقد اندوخته غذایی است. این دانهها بدون لپه و آندوسپرماند.
سپر در اغلب تیره گندم تمام لپه کاملاً تغییر شکل میدهد و به صورت اندام ویژه جذب کننده مواد غذایی درمیآید که آن را سپر مینامند.
رویش دانه
نحوه رویش دانه و پیدایش گیاه جوان در گونههای مختلف گیاهان متفاوت است.
رویش دانه دو لپهایها وقتی دانه در محیط مرطوب قرار میگیرد متورم میشود و ویژگیهای زیر مشخصاند:
۱. ناف ۲. سفت ۳. پشته ناف
پشته ناف محل بینی شکلی است که در اطراف مقعر دانه و تقریباً در وسط آن دیده میشود که در اثر جدا شدن دانه از بندات سفت سوراخ کوچکی است در پوست دانه که در کنار ناف قرار دارد و باقیمانده سفت تخمک است. پشته برآمدگی درازی است که از مجاورت ناف شروع میشود و در طرف مقابل سفت قرار میگیرد. پشته همان پایه بند است که با پوست دانه جوش خوردهاست. در اثر جذب آب بوسیله دانه، پوست دانه میترکد سپس بلافاصلهریشهچه از ناحیه سفت بیرون میآید. از این لحظه به بعد برحسب نوع گیاه مراحل رشد به دو شکل متفاوت برون خاکی و درون خاکی پیش میرود.
رویش برون خاکی در دانه لوبیا، پس از خروج ریشه چه از ناحیه سفت محور زیر لپه رشد طولی و اغنا حاصل میکند انتهای بالایی این انحنا به تدریج به حالت مستقیم در میآید و لپه را از زیر خاک بیرون میآورد. در نتیجه لپهها در بالای سطح خاک یعنی در هوا قرار میگیرند. در همین هنگام ساقچه که بین لپهها قرار دارد رشد میکند و برگهای حقیقی و نیز قسمتی از ساقه را بالای لپههاست بوجود میآورد.
رویش درون خاکی در دانه نخود محور زیر لپه رشد طولی حاصل نمیکند و لپهها همراه با پوشش دانه در زیر خاک باقی میمانند.ساقچه ساقهای را بوجود میآورد که پس از تولید انحنا فقط تا زیر سطح خاک بالا میآید. سپس رشد میکند و بطور مستقیم بالا میآید لپهها نیز در زیر خاک پس از اتمام شدن اندوخته غذایی از بین میروند.
رویش دانه تک لپهای در رویش ذرت و دیگر گیاهان تیره گندم دانه که حاوی سپر و بقایای آندوسپرم است در زیر خاک باقی میماند. قاب ساقه که در واقع قسمتی از لپهاست ضمن بیرون آمدن از خاک از ساقه چه محافظت میکند. ریشههای اولیه که از ریشه چه بوجود میآیند هرگز بزرگ نمیشوند و حتی ممکن است موقتی باشند اما چند ریشه ثانویه که در حقیقت ریشههای نابجا هستند و از ریشههای اولیه محکمترند به آنها افزوده میشوند. گرههایی که از آنها ریشههای نابجا تولید میشوند قسمتی از ساقچهاند. بنابراین با رویش دانه از سطح بالا میآیند برگهای جوانگندم یا ذرت ضمن خروج از خاک بوسیله قاب ساقه محافظت میشوند.
شاخه
شاخه در گیاهان به بخش چوبی گیاه گفته میشود که با ساقه یا تنه اصلی گیاه پیوند دارد اما جزئی از آن بهشمار نمیآید.
در مورد درختها به شاخه اصلی، شاخ درخت نیز میگویند و به شاخههای فرعی تَرکه میگویند که در قدیم به ترکهها، اَزْگ یا اَزَغ نیز گفته میشد.
به سر هر شاخه از درخت یا نوک بلندترین شاخ درخت نیز سرشاخه میگویند. در حالی که در گیاهان گوناگون، شاخههایی تقریباً افقی، عمودی یا اریب دارند، شاخههای درختها معمولاً بیشتر اریب و رو به بالا میرویند.
به شاخهای که بر سر آن گلی روییده باشد یک «شاخه گل» گفته میشود که در این مورد واژه شاخه اصطلاحاً به عنوان یک رابط شماری برای گلها نیز بهکار میرود.
شکل برگها
شکل ظاهری برگها بسیار متنوع است. آنها به شکلهای دایره ٬بیضی ٬نیزه٬پر٬پنجه٬قلب و بسیاری شکلهای دیگر هستند، اما در مجموع میتوان آنها را به سه گروه تقسیم کرد: برگهای پهن، برگهای باریک و برگهای سوزنی. غیر از این سه گروه بعضی گیاهان مانند سروکوهی برگهای پولک مانند دارند. شگل برگ گیاهان یکی از راههای مهم شناسایی نوع گیاه است. طول بیشتر برگها میان ۵/۲تا ۳۰ سانتیمتر است. اما برگ بعضی از گیاهان بسیار بزرگ است. مثلاً" طول بعضی از برگهای نوعی نخل آفریقایی به ۲۰ متر هم میرسد. قطر نوعی از برگهای شناور که در مردابهای آمریکای جنوبی میرویند، به ۸/۱ متر میرسد. همچنین در مرداب انزلی، قطر برگهای دایرهای نیلوفر ابی گاه بیش از ۵۰ سانتیمتر است. برگ بعضی از گیاهان بسیار کوچک است. تعداد برگهای گیاهان گوناگون نیز متفاوت است. گیاهانی مانند گندم و ذرت دارای چند برگ هستند. درختان کهنسال نارون صدها هزار برگ دارند. بعضی از گیاهان تنها یک برگ دارند. برگها یا ساده هستند یا مرکب. برگی که یک پهنک داشته باشد برگ مرکب است. پهنکهای برگ مرکب را برگچه مینامند. برگچههای برگ مرکب بصورت پر یا پنجه روی ساقه قرار میگیرند. در آرایش نوع پر، برگها شبیه شانهای دو طرف رگبرگ اصلی جای میگیرند، مانند برگ درخت گردو و زبان گنجشک. بچههای برگهای مرکب پنجهای از انتهای دمبرگ میرویند، مانند برگ شبدر. در بعضی از گیاهان، برگچهها به برگچههای کوچکتری تقسیم میشوند. این برگها را برگ مرکب دوگانه مینامند مانند برگ هویج و شبت (شوید). لبه و طرح رگبرگهای پهنک برگها گوناگون است. بعضی پهنکها دارای لبه صاف، بعضی دانه دار و بعضی کنگرهدار هستند. لبه بیشتر برگهای باریک و سوزنی صاف است. لبه پهنک بیشتر گیاهانی که در منطقه اقلیمی استوایی و نیمه استوایی میرویند نیز صاف است. لبه پهنک درختانی مانند، پرتقال، نارون و گیلاس دانه دار است و روی آنها روزنههایی وجود دارد. بخشی از آب اضافی گیاه از راه این روزنهها خارج میشوند. لبه برگ بعضی از گیاهان، مانند توت سفید و بلوط جنگلی، کنگرهدار است.
پوست درخت
پوست بیرونی ترین لایه از ساقه و ریشههای گیاهان چوبی است. گیاهان با پوست شامل درختان انگور چوبی و درختان بزرگ و درختچهها میباشد. پوست اشاره به تمام بافت خارج بُنلاد cambium عروقی است که در سطح بیرونی درخت است و یک اصطلاح غیر فنی است. این پوشش چوب شامل پوست درونی و بیرونی پوست است. پوست داخلی که در ساقههای قدیمیتر بافت زنده میباشد شامل لایه درونی پیراپوست است. همچنین میتوان گفت پوست بیرونی از بافتهای مرده در سطح ساقه به وجود میآید.
درخت
درخت یا دار گیاهان بزرگ چوبی دیرپا را گویند. در گیاهشناسی درخت یکی از بادوام ترین گیاهان است که با رشد کردن ساقه یا تنه از برگها نگهداری میکند. در برخی از تعریفها از کاربردهای درخت از جمله این است که تنها گیاه چوبی است. تنها گیاهی است که از آن چوب به دست میآورند. نمیشود بلندای درختان را دقیق مشخص کرد، ولی رویهمرفته درختان بزرگسال دستکم به ۶ متر میرسند[نیازمند منبع]. در ساختار درخت معمولاً شاخههایی هست که به تنهای بزرگ پیوستهاست. در مقایسه با دیگر گونههای گیاهی و جانوری، درختان زندگی دیرپایی دارند. گونههایی از درختان بیش از ۱۰۰ متر قد میکشند و برخی چند هزار سال عمر میکنند. درختان از عناصر مهم چشمانداز طبیعی و باغسازی و محوطهسازی هستند.
در ایران روز ۱۵ اسفند روز درختکاری است و هر ساله شمار زیادی درخت در آن روز در این کشور کاشته میشود.
به محل کاشته شدن زیادی درخت و درختچه برای نمایش و پژوهش درختستان گویند. اگر محیط مناسب رشد درختان فراهم شود شاید عمر و رشد درخت سالهای سال ادامه یابد.
سن درختان
درخت هرچه ستبرتر و درازتر باشد، سن بیشتری دارد.
با افزایش سن درختان، لایههای دیگری در زیر پوستش درست میشود. رنگ لایهای که در زمستان به وجود میآید با لایهای که در تابستان به وجود میآید متفاوت است. این اختلاف رنگ لایهها به ما کمک میکند تا سن درخت کپل را تعیین کنیم، هنگامی که درختی را میبریم در سطح بریدگی حلقههایی میبینیم که درون همدیگر قرار دارند. اگر درختی ۲۰ حلقه در مقطع خود داشته باشد، میشود بگوییم که تقریباً بیستساله است و درختی که ۶۰ حلقه دارد تقریبا شصتساله است. این روش سادهترین روش تعیین سال درختان است، اما در این روش برای شمارش حلقهها باید درخت را قطع کنیم.
روشهایی پیشرفتهتر نیز برای تعیین عمر درخت هست که عبارت است از:
روش کربن ۱۴
روش پتاسیم– آرگن
روش روبیدیم استرانسیوم
روش اورانیم، سرب و توریم، سرب
روش استفاده از ایزوتوپهای ۲۳۰Th و ۲۳۱Pa
روش فلوئور
روش آمینو اسیدها
روشهای نگهداری
در این روشها برای تعیین سال درختان دیگر نیازی به قطعشان نیست.
ردهبندی درختان
سادهترین ردهبندی درختان دو دستهٔ خزانکننده و همیشهسبز است، یا تقسیم پهنبرگان (نهاندانگان) و سوزنیبرگان (بازدانگان).
درخت آزاد
درخت آزاد ( آزار دار؛ آزاد دار ) با نام علمی Zelkova carpinifolia درختی است بومی قفقاز و البرز ( جنوب و جنوب غربی دریای خزر ) که در منتها الیه جنوب شرقی اروپا و جنوب غربی آسیا رویش دارد. درخت آزاد، درختی است برگ ریز، با قامتی متوسط تا بزرگ به ارتفاع ۲۰ تا ۳۵ متر و تنه ای به قطر تا ۲ متر و تاجی گسترده و مزین و متمایز با برگهایی به اندازه ۴ تا ۱۰ سانتی متر طول و ۲٫۵ تا ۶ سانتی متر عرض. برگهای درخت آزاد، خشن، متناوب، خزان کننده، تخم مرغی یا بیضی، دندانه دار و کاغذی و با رگبرگ شانهای هستند. گلهای آن ناشکوفا، دارای سطحی صاف و خشن و متمایل به رنگ سبز که در قاعده شکم دار و در انتها شکل و گرده افشانی آن به وسیله باد صورت میپذیرد. درخت آزاد به عنوان درخت زینتی در اروپا کاشته میشود. میوه فندقه کوچک ۵ تا ۶ میلیمتر قطری آن، بدون واسطه به کنار برگ متصل میشود.
پولکدرخت
پولکدرخت (نام علمی: Lepidodendron) نام یک سرده از راسته پولکدرختسانان است.
سپیدار
درخت تبریزی یا قَلَمه یا سِپیدار درختی است از راسته مالپیگیالس (Malpighiales)، تیره بیدیان (Salicaceae) از سرده سپیدارها (Populus).
تبریزی درختی برگریز است که برگهایش پیش از ریزش رنگ طلائی روشن تا زرد به خود میگیرند. تبریزیها همچون بیدها دارای مجموعه ریشههایی بسیار قوی و نفوذگر هستند بنابر این آنها را نبایستی نزدیک به ساختمانها و لولهها کاشت.
این درخت را می توان با انبوه فراوان در تبریز و اطراف آن دید .
نخل
خل یا مُخ عنوانی است که به درختهایی از خانوادههای مختلف اطلاق میشود. بیش از همه درخت خرما به نام نخل معروف است.
تیره نخلیان (Arecaceae) گیاهانی هستند درختی، درختچهای یا بالارونده، خاردار، بابرگهای بزرگ و چین خورده، دارای تقسیمات پَری یا پنجهای؛ گلآذین گوشتدار، پانیکول یا سُنبله، اغلب دارای براکتههای اسپات مانند، گلهای یک یا دو جنسی، منظم، ۶ گلپوش آزاد یا پیوستهٔ گوشتدار، ۶ پرچم یا بیشتر، معمولاً ۳ برچهٔ پیوسته و ندرتاً آزاد، یک تخمک، تخمدان فوقانی ۱ تا ۳ خانهای، ۳ تخمک و میوهٔ سته، و گاهی بسیار بزرگ. این گیاهان بومی نواحی گرمسیری هستند.[۱] در لهجه بندرعباسی که در بخش اعظمی از هرمزگان رایج است به این درخت مغ گفته میشود که کلمهای باستانی است. در فارسی دری درخت خرما را خرمابن هم گفته اند.
راسته
خرماسانان (Arecales) راستهای نخلمانند با فقط یک تیره و ۱۸۹ سرده و حدود ۲۴۰۰ گونه که برخی از آنها اهمیت اقتصادی دارند؛ با اینکه همه گونههای خرماسانان بهجز تعداد کمی، محدود به مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری میشوند، از لحاظ جغرافیایی و شکل ظاهری با یکدیگر فرق دارند.
انواع نخل
نخل خرما
نخل نارگیل
نخل ساگو
نخل آفریقایی (نخل روغن)
نخل فوفل
درخت خون اژدها
درخت خون اژدها (Dracaena cinnabari) درختی است بومی جزایر سقطری یمن. این نام را به خاطر شیره سرخرنگی که از آن میتراود به آن دادهاند.
این درخت قطرههای باران را از راه تنههای ریشهمانند هوایی خود به سوی ساقه اصلی هدایت میکند و با شکل چترمانند خود از تبخیر سریع در پیرامون ریشهها خود جلوگیری میکند. درخت خون اژدها در ماه فوریه گل میدهد و تا شکفتن کامل گل آن پنج ماه بهدرازا میکشد.
شمار و کیفیت این درختها امروزه همواره رو به کاهش است.
keywords : ووگیگ،سایت ووگیگ،مقالات جامع ووگیگ
گُلبَرگ از جمله قسمتهای گل است. دومین حلقه گل مرکب است از قطعاتی به نام گلبرگ. در آنها معمولاً پهنک و قسمت زیرین باریک تری به نام ناخنک تشخیص داده شده است . ناخنک گلبرگ را به نهنج متصل می کند . پهنک ممکن است صاف (مانند آلاله)، دندانه دار ، ریشک دار ، یا لپ دار باشد . غالباً در قاعده گلبرگ ها نوش جای ماده شیرینی ترشح می کند که حشرات طالب آن اند . گلبرگ هاممکن است کاملاً به صورت نوش جای شیپور مانند تغییر شکل دهند( مانند اقونیطون).

در نوعی طبقهبندی قدیمیتر گیاهشناسی (ردهبندی طبیعی) گیاهان گلدار دولپهای را به سه گروه بیگلبرگان، جداگلبرگان و پیوستهگلبرگان تقسیم میکردند.
پیوستهگلبرگان گیاهانی هستند که گلبرگهای آنها به هم پیوستهاست مانند نرگس.
گیاهان با گلبرگهای جدا از هم جداگلبرگان نام دارند.
گل
گُل یا شکوفه ساختار زایشی در گیاهان گلدار یا نهاندانه است. کارکرد زیستشناختی گل به هم رسانیدن یاختهٔ زایشی نر (اسپرم) و یاخته زایشی ماده (تخم) است. این فرایند با گردهافشانی آغاز و پس از لقاح به تشکیل دانه میانجامد.
گل را میتوان جوانهای تصور کرد که برای تولیدمثل گیاه مادر تغییر شکل یافتهاست. در جریان تبدیل برگ به گل، برگ از نظر شکل و رنگ دستخوش تغییرات فراوانی میشود. این برگهای تغییرشکلیافته را قسمتهای گل مینامند.
گلها میتوانند پیوند دو نژاد را تسهیل کنند (تلفیق اسپرم و تخم گلهای مختلف در یک گونه) یا درون گونه خود افزایش یابند (تلفیق اسپرم و تخم در همان گونه). بعضی از گلها بدون لقاح، دیاسپور تولید میکنند (parthenocarpy). گلها دارای اسپورانژیا هستند، جاییکه محتوی گامتوفیت میباشد. گلها منجر به تولید میوه و دانه میشوند. بعضی از گلها در دوره تکامل خود برای حیوانات جذاب هستند و این دلیلی است که حیوانات را عامل گرده افشانی آنها میکند. علاوه بر تسهیل تولید مثل گیاهان گلدار، گلها مدت طولانی است که توسط انسانها تحسین شده و برای زیباسازی محیط، نشانهای از عشق، آیین، مذهب، پزشکی و به عنوان منبع غذایی استفاده میشوند.
ریختشناسی
بخشهای گل
یک گل، از ۴ قسمت که به بالای یک ساقه کوتاه متصل شدهاند، تشکیل شده است. هر کدام از این بخشها در یک حلقه از حفره گل گیاه قرار گرفتهاند. ۴ حلقه اصلی (با شروع از پایه گل یا پایین ترین گره و حرکت به سمت بالا) به شرح زیر است:
بخشهای گیاهی
در مجموع کاسه گل و جام گل را تشکیل میدهند.
کاسبرگها:مجموعاً کاسهٔ گل گفته میشوند. کاسبرگها دارای ساختمانی تقریباً مشابه برگها میباشند و بهعنوان پوششی از تبخیر سریع جلوگیری کرده و از قسمتهای داخلیتر گل محافظت میکنند. رنگ بیشتر کاسبرگها سبز است ولی در بعضی قهوهای و فلسمانند است و در برخی دیگر ممکن است رنگی باشد. به مجموعهٔ کاسبرگها و گلبرگها پریانت یا گلپوش گفته میشود.
گلبرگها: مجموعاً جامگل گفته میشوند. آنها با رنگهای جذاب خود حشرات را به غدد شهد که در قاعده یا نزدیک قاعدهشان وجود دارد، جلب میکنند. حشرات باعث حمل گرده میشوند و بدین ترتیب در عمل گردهافشانی یا انتقال گرده از پرچم به کلاله نقش مهمی را ایفا میکنند.
بخشهای تولید مثلی
پرچمها: مجموعاً اندروسیوم نامیده میشوند. هر پرچم از یک بساک یا قسمت حامل گرده و یک میله یا پایه تشکیل میگردد. غالباً گردههای آزادشده به وسیلهٔ بساک با بزرگ نمایی به صورت کُرههای زرد بسیار کوچک به نظر میرسند. گرده معمولاً توسط حشرات یا باد به کلاله حمل میگردد. پرچمها اندامهای نر گل هستند.
مادگی: حلقه درونی گل، متشکل از یک یا چند بخش به نام برچه. برچه یا چند برچه چسبیده به هم به شکل یک ساختار توخالی هستند که تخمدان نامیده میشود که تخمک را درون خود تولید میکنند. تخمکها مگااسپورانژیا هستند و با روش میوز مگااسپور تولید میکنند که گامتوفیت ماده است و منجر به سلولهای تخم میشود. مادگی یک گل با اصطلاحات جایگزین در جایی که ساختارش را در حلقه درونی گل میبینید توصیف میشود (متشکل از یک تخمدان، خامه و کلاله). مادگی از یک یا چند برچه که به هم متصل هستند تشکیل شده است. بخش چسبناک بالای مادگی، کلاله، گیرنده گرده میباشد. از یک تخمدان قاعدهای، یک خامهٔ میانی، و یک کلاله انتهایی تشکیل میشود. تخمدان محتوی تخمکهاست که توسط پوشش احاطه شدهاست و بعد از لقاح به صورت بذر رشد مییابد. کلاله یک جمعآوریکنندهٔ گرده است و خامه در زیر آن گذرگاهی است که گرده را به سمت تخمک هدایت میکند. مادگی اندامی ماده است. ار تباط بین مادگی و حفره گل هیپوجینوس (در زیر تخمدان بالایی)، پریجینوس (اطراف تخمدان بالایی) یا اپی جینوس (بالاتر از تخمدان تحتانی) توضیف میشود.
ساختار
اگرچه ترتیب توصیف بالا "معمولا " در نظر گرفته میشود، گونههای گیاهی تنوع گستردهای از ساختار گل را نشان میدهند. این تغییرات در تکامل گیاهان گلدار دارای اهمیت هستند و بصورت گسترده توسط گیاه شناسان برای ایجاد ارتباط بین گونههای مختلف گیاهی استفاده میشوند. چهار بخش اصلی گل معمولا بر اساس محل قرار گیری خود در حفره گل تعریف میشوند نه بر اساس عملکرد خود. بعضی از گلها فاقد برخی از قسمتها هستند یا بعضی قسمتها ممکن است برای عملکرد دیگری تغییر یافته باشند یا شبیه بخش دیگری که معمولا وجود دارد دیده شوند. در بعضی خانوادهها، مثل آلالگان، گلبرگها تا حد زیادی کوچک شده و در بعضی گونهها کاسبرگها رنگی بوده و شبیه گلبرگ هستند. گلهای دیگر پرچمهای تغییر یافته دارند که شبیه گلبرگ هستند، گل صدتومانی و گلهای رز پرچمهای گلبرگی شکل دارند. گلها تغییرات بزرگی را نشان میدهند و دانشمندان گیاهشناسی این تغییرات را به روشهای سیستماتیک برای شناسایی و تشخیص گونهها توصیف میکنند.
اصطلاحات خاصی برای توصیف گلها و بخشهای آنها استفاده میشود. بسیاری از بخشهای گلها با یکدیگر ترکیب شدهاند، منشا بخشهای ترکیبی، از همان حلقه گل مادرزادی هستند، در حالیکه منشا بخشهای ترکیبی از حلقههای مختلف حاصل بخشهایی است که ترکیبشان آزادنه نبوده است. گلبرگهای ترکیب شده که داخل یک لوله یا حلقه به عنوان یک بخش جدا میشوند، هم برگی نامیده میشوند (گلبرگ پیوسته نیز مینامند). گلبرگهای ترکیبی قسمتهای متمایزی دارند: پایه استوانهای، شکل لوله است، منطقه پهن آن شکل گلو و منطقه شعلهور بیرونی، شاخه شکل است. گل هم برگی با تقارن دو طرفه، با لب بالایی و پایینی دو لبی نامیده میشود (bilabiate). گلهای با گلبرگهای ترکیبی یا کاسبرگها جام گل یا کاسه گل به شکلهای مختلفی دارند، از جمله: زنگی شکل، قیفی شکل، لولهای، زنگولهای، سینی شکل و یا چرخشی.
اشاره به "همجوشی" که معمولا انجام میشود، سوال برانگیز است چرا که حداقل فرایندهای انجام شده ممکن است غیر همجوشی باشند. به عنوان مثال، علاوه بر این رشد اضافی در یا زیر پایه پری موردیا، زائدههای گل، مانند کاسبرگها، گلبرگها، پرچمها و برچهها که به یک پایه مشترک هدایت میشوند نتیجه همجوشی نیستند.
چپ: گلهای طبیعی Streptocarpus دارای تقارن، راست: گل نامتقارن peloric Streptocarpus. هر دو این گلها، دو رگه Streptocarpus و Anderson's Crows' Wings هستند.
بیشتر گلها تقارن دارند. هنگامی که پوشش گل از محور مرکزی از هر نقطه به دو قسمت تقسیم شود، نیمه متقارن بوجود میآید و تشکیل یک تقارن شعاعی میدهد. این گلها نیز به نام اکتینومورف یا متقارن شناخته میشوند، به عنوان مثال، رز و تریلیوم. وقتی گلها به دو نیمه تقسیم شوند و فقط یک خط باشد که نیمه متقارن ایجاد کند، این گلها را بی قاعده یا متقارن الطرفین مینامند، مثل گل میمون یا بیشتر ارکیدهها. گلها ممکن است به طور مستقیم از پایه خود به گیاه متصل شوند (بی ساقه _ ساقه حمایت کننده یا ساقه خیلی کوچک شده یا بدون ساقه). ساقه یا ساقه زیرین یک گل، دمگل یا پدانکل نامیده میشود. اگر یک دمگل از گلهای زیادی حمایت کند، ساقههای متصل به هر گل که به محور اصلی متصل میشوند ساقه کوچک یا پایک نامیده میشوند. راس اشکال ساقه گل که تورم انتهایی دارد جام گل یا تاروس نامیده میشود.
گرده
گرده پودر ریز تا درشتی است دربردارنده گامتوفیت، که گامتهای نر (سلولهای اسپرم) را در گیاهان دانهای میسازد. دانههای گرده اجسامی ریز، با شکلها و ساختارهای گوناگون، شکلگرفته در پرچم، یا دستگاه نرینگی گیاهان دانهای میباشند که از راههای گوناگون (باد، آب، حشرهها، و غیره) جابهجا شده، به مادگی گل، یعنی جایی که لقاح در آن رخ میدهد، میرسند.
اجزای دانهٔ گرده
دانهٔ گرده گیاهان گلدار شامل سه قسمت مجزا است:
۱. بخش مرکزی سیتوپلاسمی که منبع هستههای مسئول لقاح است.
۲.دیواره درونی (intine) که دستکم تا حدی از سلولز تشکیل شدهاست.
۳. دیواره بادوام بیرونی (extine) که بسیار در برابر ازهمپاشش مقاوماست. گرمای شدید، اسیدها و بازهای قوی، اثری کم بر آن دارند. ترکیب این لایه دقیقاً مشخص نیست. اجزای آن sporopollenins نامیده میشوند. بخشهای درونی دانهٔ گرده بهسادگی تخریب میشوند، درحالیکه این لایه و درنتیجه شکل کلی دانهٔ گرده در رسوبهای گوناگون بهسادگی حفظ میشود. بااینحال چگونگی این حفظشدن در محیطهای گوناگون متفاوت است.
ویژگیهای دانههای گرده
بهدلیل ساختار متقارن و الگوهای سطحی، دانههای گرده در زیر میکروسکوپ بهآسانی قابل تشخیصاند. ساختار دیواره دانههای گرده آنقدر ویژه است که در مواردی گونهٔ گیاه تنها توسط دانهٔ گرده آن قابل تشخیص است. از سوی دیگر، مواردی هم وجود دارند که دانههای گرده با ساختاری بسیار مشابه در خانوادههای گیاهی کاملاً نامربوط اتفاق میافتند.
بهدلیل مقاومت بالا دربرابر پوسیدگی، پراکندگی گسترده با باد و آب، و تولید فراوان توسط گیاهان، دانههای گرده ترکیبات بسیار معمولی در رسوبهای زمینشناسی، چه در دوران باستان و چه امروزه محسوب میشوند. بهدلیل این ویژگیها، دانههای گرده اطلاعات بسیاری درباره سرچشمه و تاریخ زمینشناختی زندگی گیاهی زمینی فراهم آوردهاند.
گردههای معلقدرهوا و ایجاد آلرژی
گرده در چنان مقادیری تولید میشود که جزئی چشمگیر از اجزای تشکیلدهندهٔ اتمسفر زمین بهویژه در بالای قارهها محسوب میشود. ماده proteinaceous در بسیاری از دانههای گرده (مانند ابروسیا و بسیاری از چمنها) واکنشهای آلرژیک که معمولاً به عنوان تب یونجه شناخته شدهاست، پدید میآورند. در بسیاری از کشورها، مقامهای محلی دولتی هرساله با سنجش گردهها، غلظت دانههای گرده را در هوا تخمین میزنند، تا ناراحتی نسبیی را که ممکن است افراد مبتلا به تب یونجه و حساسیتهای مشابه تجربه کنند، اندازه بگیرند.
حبوبات
بُنشن یا حبوبات که جمع کلمه حبوبه است و شامل نوعی از دانههای خوراکی ماند لوبیا، عدس، ماش، نخود و غیره میباشد.
دانه
فرایند تولید مثل گیاهان گلدار با ظهور گل آغاز میشود و با تشکیل دانه پایان مییابد. پس ازلقاح تخمک به دانه و دیواره تخمدان به صورت تغییر شکل مییابند دانه بر اثر پاره شدن یا خراب شدن میوه آزاد میشود.
اجزای دانه رسیده
مغز دانه جنین دارای مواد اندوختهاست که هنگام رویش دانه مورد استفاده قرار میگیرد. مجموعه جنین و بافتهای اندوخته همراه آن مغز دانه را بوجود میآورد.
پوشش دانه پوششهایتخمک در بیشتر دانهها سخت و محکم میشوند و پوست دانه را تشکیل میدهند پوست دانه معمولاً نازک است مثل لوبیا سبز اما ممکن است به صورت ضخیم شده مانند فندق برزیلی. آندوسپرم یاخته آندوسپرم از ترکیب هسته ثانویه با یکی از دو یاخته نر در کیسه جنینی تشکیل میشود. یاخته آندوسپرم نخستین به سرعت تقسیم میشود و بافت آندوسپرم را بوجود میآورد. این بافت با مصرف کردن خورش رشد کرده و از مواد ذخیرهای سرشار میشود. که این مواد بعدها به مصرف تغذیه جنین میرسد.
جنین پس از انجام لقاح، یاخته تخم برای مدتی بدون فعالیت باقی میماند. زیرا شروع تقسیم آن به رشد آندوسپرم وابستهاست. از تقسیمات ابتدایی تخم ۸ - ۴ یاخته بوجود میآید. که به دنبال هم قرار دارند. این مرحله را مرحله رشتهای شکل پیش جنین گویند. در این مرحله یاخته مجاور سفت رشد طولی حاصل میکند و بقیه یاختههای رشتهای را به درون آندوسپرم میراند. هم زمان با این تغییرات دورترین یاخته را از سفت تقسیم میشود. از تقسیمات این یاخته جنین کروی به وجود میآید.
از این مرحله به بعد تفاوتی در ساختار دانههای تک لپهای و دو لپهای ایجاد میشود و آن داشتن یک یا دو لپهاست. نوک ساقچه گیاهک دو لپهایها از دو لپه پوشیده شدهاست حال آن که در تک لپهایها فقط یک لپه در یک طرف ساقه چه جنین دیده میشود. در اغلب دو لپهایها، اندوخته غذایی در پلههای دانه قرار دارد. در دانه کرچک و قهوه اندوخته غذایی در آندوسپرم آنهاست. و بعضی گیاهان مانند ارکیده، فاقد اندوخته غذایی است. این دانهها بدون لپه و آندوسپرماند.
سپر در اغلب تیره گندم تمام لپه کاملاً تغییر شکل میدهد و به صورت اندام ویژه جذب کننده مواد غذایی درمیآید که آن را سپر مینامند.
رویش دانه
نحوه رویش دانه و پیدایش گیاه جوان در گونههای مختلف گیاهان متفاوت است.
رویش دانه دو لپهایها وقتی دانه در محیط مرطوب قرار میگیرد متورم میشود و ویژگیهای زیر مشخصاند:
۱. ناف ۲. سفت ۳. پشته ناف
پشته ناف محل بینی شکلی است که در اطراف مقعر دانه و تقریباً در وسط آن دیده میشود که در اثر جدا شدن دانه از بندات سفت سوراخ کوچکی است در پوست دانه که در کنار ناف قرار دارد و باقیمانده سفت تخمک است. پشته برآمدگی درازی است که از مجاورت ناف شروع میشود و در طرف مقابل سفت قرار میگیرد. پشته همان پایه بند است که با پوست دانه جوش خوردهاست. در اثر جذب آب بوسیله دانه، پوست دانه میترکد سپس بلافاصلهریشهچه از ناحیه سفت بیرون میآید. از این لحظه به بعد برحسب نوع گیاه مراحل رشد به دو شکل متفاوت برون خاکی و درون خاکی پیش میرود.
رویش برون خاکی در دانه لوبیا، پس از خروج ریشه چه از ناحیه سفت محور زیر لپه رشد طولی و اغنا حاصل میکند انتهای بالایی این انحنا به تدریج به حالت مستقیم در میآید و لپه را از زیر خاک بیرون میآورد. در نتیجه لپهها در بالای سطح خاک یعنی در هوا قرار میگیرند. در همین هنگام ساقچه که بین لپهها قرار دارد رشد میکند و برگهای حقیقی و نیز قسمتی از ساقه را بالای لپههاست بوجود میآورد.
رویش درون خاکی در دانه نخود محور زیر لپه رشد طولی حاصل نمیکند و لپهها همراه با پوشش دانه در زیر خاک باقی میمانند.ساقچه ساقهای را بوجود میآورد که پس از تولید انحنا فقط تا زیر سطح خاک بالا میآید. سپس رشد میکند و بطور مستقیم بالا میآید لپهها نیز در زیر خاک پس از اتمام شدن اندوخته غذایی از بین میروند.
رویش دانه تک لپهای در رویش ذرت و دیگر گیاهان تیره گندم دانه که حاوی سپر و بقایای آندوسپرم است در زیر خاک باقی میماند. قاب ساقه که در واقع قسمتی از لپهاست ضمن بیرون آمدن از خاک از ساقه چه محافظت میکند. ریشههای اولیه که از ریشه چه بوجود میآیند هرگز بزرگ نمیشوند و حتی ممکن است موقتی باشند اما چند ریشه ثانویه که در حقیقت ریشههای نابجا هستند و از ریشههای اولیه محکمترند به آنها افزوده میشوند. گرههایی که از آنها ریشههای نابجا تولید میشوند قسمتی از ساقچهاند. بنابراین با رویش دانه از سطح بالا میآیند برگهای جوانگندم یا ذرت ضمن خروج از خاک بوسیله قاب ساقه محافظت میشوند.
شاخه
شاخه در گیاهان به بخش چوبی گیاه گفته میشود که با ساقه یا تنه اصلی گیاه پیوند دارد اما جزئی از آن بهشمار نمیآید.
در مورد درختها به شاخه اصلی، شاخ درخت نیز میگویند و به شاخههای فرعی تَرکه میگویند که در قدیم به ترکهها، اَزْگ یا اَزَغ نیز گفته میشد.
به سر هر شاخه از درخت یا نوک بلندترین شاخ درخت نیز سرشاخه میگویند. در حالی که در گیاهان گوناگون، شاخههایی تقریباً افقی، عمودی یا اریب دارند، شاخههای درختها معمولاً بیشتر اریب و رو به بالا میرویند.
به شاخهای که بر سر آن گلی روییده باشد یک «شاخه گل» گفته میشود که در این مورد واژه شاخه اصطلاحاً به عنوان یک رابط شماری برای گلها نیز بهکار میرود.
شکل برگها
شکل ظاهری برگها بسیار متنوع است. آنها به شکلهای دایره ٬بیضی ٬نیزه٬پر٬پنجه٬قلب و بسیاری شکلهای دیگر هستند، اما در مجموع میتوان آنها را به سه گروه تقسیم کرد: برگهای پهن، برگهای باریک و برگهای سوزنی. غیر از این سه گروه بعضی گیاهان مانند سروکوهی برگهای پولک مانند دارند. شگل برگ گیاهان یکی از راههای مهم شناسایی نوع گیاه است. طول بیشتر برگها میان ۵/۲تا ۳۰ سانتیمتر است. اما برگ بعضی از گیاهان بسیار بزرگ است. مثلاً" طول بعضی از برگهای نوعی نخل آفریقایی به ۲۰ متر هم میرسد. قطر نوعی از برگهای شناور که در مردابهای آمریکای جنوبی میرویند، به ۸/۱ متر میرسد. همچنین در مرداب انزلی، قطر برگهای دایرهای نیلوفر ابی گاه بیش از ۵۰ سانتیمتر است. برگ بعضی از گیاهان بسیار کوچک است. تعداد برگهای گیاهان گوناگون نیز متفاوت است. گیاهانی مانند گندم و ذرت دارای چند برگ هستند. درختان کهنسال نارون صدها هزار برگ دارند. بعضی از گیاهان تنها یک برگ دارند. برگها یا ساده هستند یا مرکب. برگی که یک پهنک داشته باشد برگ مرکب است. پهنکهای برگ مرکب را برگچه مینامند. برگچههای برگ مرکب بصورت پر یا پنجه روی ساقه قرار میگیرند. در آرایش نوع پر، برگها شبیه شانهای دو طرف رگبرگ اصلی جای میگیرند، مانند برگ درخت گردو و زبان گنجشک. بچههای برگهای مرکب پنجهای از انتهای دمبرگ میرویند، مانند برگ شبدر. در بعضی از گیاهان، برگچهها به برگچههای کوچکتری تقسیم میشوند. این برگها را برگ مرکب دوگانه مینامند مانند برگ هویج و شبت (شوید). لبه و طرح رگبرگهای پهنک برگها گوناگون است. بعضی پهنکها دارای لبه صاف، بعضی دانه دار و بعضی کنگرهدار هستند. لبه بیشتر برگهای باریک و سوزنی صاف است. لبه پهنک بیشتر گیاهانی که در منطقه اقلیمی استوایی و نیمه استوایی میرویند نیز صاف است. لبه پهنک درختانی مانند، پرتقال، نارون و گیلاس دانه دار است و روی آنها روزنههایی وجود دارد. بخشی از آب اضافی گیاه از راه این روزنهها خارج میشوند. لبه برگ بعضی از گیاهان، مانند توت سفید و بلوط جنگلی، کنگرهدار است.
پوست درخت
پوست بیرونی ترین لایه از ساقه و ریشههای گیاهان چوبی است. گیاهان با پوست شامل درختان انگور چوبی و درختان بزرگ و درختچهها میباشد. پوست اشاره به تمام بافت خارج بُنلاد cambium عروقی است که در سطح بیرونی درخت است و یک اصطلاح غیر فنی است. این پوشش چوب شامل پوست درونی و بیرونی پوست است. پوست داخلی که در ساقههای قدیمیتر بافت زنده میباشد شامل لایه درونی پیراپوست است. همچنین میتوان گفت پوست بیرونی از بافتهای مرده در سطح ساقه به وجود میآید.
درخت
درخت یا دار گیاهان بزرگ چوبی دیرپا را گویند. در گیاهشناسی درخت یکی از بادوام ترین گیاهان است که با رشد کردن ساقه یا تنه از برگها نگهداری میکند. در برخی از تعریفها از کاربردهای درخت از جمله این است که تنها گیاه چوبی است. تنها گیاهی است که از آن چوب به دست میآورند. نمیشود بلندای درختان را دقیق مشخص کرد، ولی رویهمرفته درختان بزرگسال دستکم به ۶ متر میرسند[نیازمند منبع]. در ساختار درخت معمولاً شاخههایی هست که به تنهای بزرگ پیوستهاست. در مقایسه با دیگر گونههای گیاهی و جانوری، درختان زندگی دیرپایی دارند. گونههایی از درختان بیش از ۱۰۰ متر قد میکشند و برخی چند هزار سال عمر میکنند. درختان از عناصر مهم چشمانداز طبیعی و باغسازی و محوطهسازی هستند.
در ایران روز ۱۵ اسفند روز درختکاری است و هر ساله شمار زیادی درخت در آن روز در این کشور کاشته میشود.
به محل کاشته شدن زیادی درخت و درختچه برای نمایش و پژوهش درختستان گویند. اگر محیط مناسب رشد درختان فراهم شود شاید عمر و رشد درخت سالهای سال ادامه یابد.
سن درختان
درخت هرچه ستبرتر و درازتر باشد، سن بیشتری دارد.
با افزایش سن درختان، لایههای دیگری در زیر پوستش درست میشود. رنگ لایهای که در زمستان به وجود میآید با لایهای که در تابستان به وجود میآید متفاوت است. این اختلاف رنگ لایهها به ما کمک میکند تا سن درخت کپل را تعیین کنیم، هنگامی که درختی را میبریم در سطح بریدگی حلقههایی میبینیم که درون همدیگر قرار دارند. اگر درختی ۲۰ حلقه در مقطع خود داشته باشد، میشود بگوییم که تقریباً بیستساله است و درختی که ۶۰ حلقه دارد تقریبا شصتساله است. این روش سادهترین روش تعیین سال درختان است، اما در این روش برای شمارش حلقهها باید درخت را قطع کنیم.
روشهایی پیشرفتهتر نیز برای تعیین عمر درخت هست که عبارت است از:
روش کربن ۱۴
روش پتاسیم– آرگن
روش روبیدیم استرانسیوم
روش اورانیم، سرب و توریم، سرب
روش استفاده از ایزوتوپهای ۲۳۰Th و ۲۳۱Pa
روش فلوئور
روش آمینو اسیدها
روشهای نگهداری
در این روشها برای تعیین سال درختان دیگر نیازی به قطعشان نیست.
ردهبندی درختان
سادهترین ردهبندی درختان دو دستهٔ خزانکننده و همیشهسبز است، یا تقسیم پهنبرگان (نهاندانگان) و سوزنیبرگان (بازدانگان).
درخت آزاد
درخت آزاد ( آزار دار؛ آزاد دار ) با نام علمی Zelkova carpinifolia درختی است بومی قفقاز و البرز ( جنوب و جنوب غربی دریای خزر ) که در منتها الیه جنوب شرقی اروپا و جنوب غربی آسیا رویش دارد. درخت آزاد، درختی است برگ ریز، با قامتی متوسط تا بزرگ به ارتفاع ۲۰ تا ۳۵ متر و تنه ای به قطر تا ۲ متر و تاجی گسترده و مزین و متمایز با برگهایی به اندازه ۴ تا ۱۰ سانتی متر طول و ۲٫۵ تا ۶ سانتی متر عرض. برگهای درخت آزاد، خشن، متناوب، خزان کننده، تخم مرغی یا بیضی، دندانه دار و کاغذی و با رگبرگ شانهای هستند. گلهای آن ناشکوفا، دارای سطحی صاف و خشن و متمایل به رنگ سبز که در قاعده شکم دار و در انتها شکل و گرده افشانی آن به وسیله باد صورت میپذیرد. درخت آزاد به عنوان درخت زینتی در اروپا کاشته میشود. میوه فندقه کوچک ۵ تا ۶ میلیمتر قطری آن، بدون واسطه به کنار برگ متصل میشود.
پولکدرخت
پولکدرخت (نام علمی: Lepidodendron) نام یک سرده از راسته پولکدرختسانان است.
سپیدار
درخت تبریزی یا قَلَمه یا سِپیدار درختی است از راسته مالپیگیالس (Malpighiales)، تیره بیدیان (Salicaceae) از سرده سپیدارها (Populus).
تبریزی درختی برگریز است که برگهایش پیش از ریزش رنگ طلائی روشن تا زرد به خود میگیرند. تبریزیها همچون بیدها دارای مجموعه ریشههایی بسیار قوی و نفوذگر هستند بنابر این آنها را نبایستی نزدیک به ساختمانها و لولهها کاشت.
این درخت را می توان با انبوه فراوان در تبریز و اطراف آن دید .
نخل
خل یا مُخ عنوانی است که به درختهایی از خانوادههای مختلف اطلاق میشود. بیش از همه درخت خرما به نام نخل معروف است.
تیره نخلیان (Arecaceae) گیاهانی هستند درختی، درختچهای یا بالارونده، خاردار، بابرگهای بزرگ و چین خورده، دارای تقسیمات پَری یا پنجهای؛ گلآذین گوشتدار، پانیکول یا سُنبله، اغلب دارای براکتههای اسپات مانند، گلهای یک یا دو جنسی، منظم، ۶ گلپوش آزاد یا پیوستهٔ گوشتدار، ۶ پرچم یا بیشتر، معمولاً ۳ برچهٔ پیوسته و ندرتاً آزاد، یک تخمک، تخمدان فوقانی ۱ تا ۳ خانهای، ۳ تخمک و میوهٔ سته، و گاهی بسیار بزرگ. این گیاهان بومی نواحی گرمسیری هستند.[۱] در لهجه بندرعباسی که در بخش اعظمی از هرمزگان رایج است به این درخت مغ گفته میشود که کلمهای باستانی است. در فارسی دری درخت خرما را خرمابن هم گفته اند.
راسته
خرماسانان (Arecales) راستهای نخلمانند با فقط یک تیره و ۱۸۹ سرده و حدود ۲۴۰۰ گونه که برخی از آنها اهمیت اقتصادی دارند؛ با اینکه همه گونههای خرماسانان بهجز تعداد کمی، محدود به مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری میشوند، از لحاظ جغرافیایی و شکل ظاهری با یکدیگر فرق دارند.
انواع نخل
نخل خرما
نخل نارگیل
نخل ساگو
نخل آفریقایی (نخل روغن)
نخل فوفل
درخت خون اژدها
درخت خون اژدها (Dracaena cinnabari) درختی است بومی جزایر سقطری یمن. این نام را به خاطر شیره سرخرنگی که از آن میتراود به آن دادهاند.
این درخت قطرههای باران را از راه تنههای ریشهمانند هوایی خود به سوی ساقه اصلی هدایت میکند و با شکل چترمانند خود از تبخیر سریع در پیرامون ریشهها خود جلوگیری میکند. درخت خون اژدها در ماه فوریه گل میدهد و تا شکفتن کامل گل آن پنج ماه بهدرازا میکشد.
شمار و کیفیت این درختها امروزه همواره رو به کاهش است.
keywords : ووگیگ،سایت ووگیگ،مقالات جامع ووگیگ