پزشکی عامیانه
پزشکی عامیانه که یا فولکلور به آن دسته از شیوه طبابت گفته میشود که تنها به دلیل نقل سینه به سینه آن مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع طب با پزشکی تجربی یا پزشکی سنتی ایرانی و پزشکی اسلامی که بر پایه طبیعیات فلسفه است تفاوت دارد. پزشکی عامیانه فقط به دلیل نقل سینه به سینهٔ آن کاربرد دارد ولی طب سنتی ایرانی شاخهای از فلسفه دانسته میشود. به علاوه، پزشکی عامیانه از نظر علمی بودن از پزشکی سنتی ایرانی و پزشکی تجربی و پزشکی اسلامی ارزش پایینتری دارد، چرا که طب عامیانه اغلب با باورهای خرافی رابطه دارد و صحت و سقم این باورها با مراجع علمی طب تجربی و طب سنتی ایرانی و طب اسلامی قابل سنجش نیست. با این حال، پزشکی عامیانه به عنوان اطلاعات خام در صورت بررسی علمی میتواند دیگر مکاتب طبی را یاری دهد.

آبدرمانی
آب درمانی یا هیدروتراپی به معنای درمان امراض به وسیله آب است که توسط قبایل بدوی و نیز ملل متمدن به کار میرفته است. در مورد این موضوع اغراق زیادی شده است و نوشیدن آب زیاد در پزشکی در بیماریهای معدودی مانند سنگ کلیه، اسهال یا گرمازدگی توصیه شده است و فقط موجب جبران آب از دست رفته و ترقیق ادرار میشود.
گیاهان دارویی
گیاهان دارویی گیاهانی هستند که یک یا برخی از اندامهای آنها حاوی مادهٔ مؤثرهاست. این ماده که کمتر از۱٪ وزن خشک گیاه را تشکیل میدهد، دارای خواص دارویی مؤثر بر موجودات زندهاست. همچنین کاشت، داشت و برداشت این گیاهان به منظور استفاده از مادهٔ موثرهٔ آنها انجام میگیرد.
گیاه دارو شناسی
گیاه دارو شناسی (به انگلیسی: Medherbology) علم میان رشتهای مطالعهٔ گیاهان دارویی از جوانب مختلف میباشد. این علم از قدیمی ترین علوم است که همواره در طول تاریخ نقش بسیار مهمی در بهداشت و سلامت انسان ایفا نموده است و امروزه نیز اهمیت و ضرورت و ارزشمندی آن بیش از پیش شناخته شده است. بر حسب این که کدام جنبهٔ گیاهان دارویی مورد مطالعه و بررسی قرار بگیرد گیاه دارو شناسی شامل گرایشهای تخصصی زیر میباشد: - گیاه دارو شناسی گیاه شناختی - گیاه دارو شناسی کشاورزی - گیاه دارو شناسی شیمیایی - گیاه دارو شناسی داروسازی - گیاه دارو شناسی پزشکی - گیاه دارو شناسی تاریخی - گیاه دارو شناسی مدیریتی صنعتی اقتصادی (گلستان هاشمی، ۱۳۹۲)
موارد مهم در تولید گیاه دارویی
اگر نحوهٔ آمادهسازی داروهای گیاهی و تحویل آنها به مردم به نحو صحیح انجام نگیرد خواص درمانی گیاه از بین رفته یا تقلیل مییابد که این امر موجب عدم تأثیر گیاه در درمان بیماری میگردد.
از مواردی که باعث کاهش اثر بخشی گیاه میگردد:
کشت در زمینی که از نظر مواد خاص مورد نیاز گیاه، دچار کمبود باشد.
عدم مبارزهٔ صحیح با آفات و بیماریهای گیاهان دارویی کشت شده که اغلب موجب کاهش مواد مؤثر گیاه یا تغییر نسبت ترکیبات مفید گیاه میگردند.
رعایت نکردن زمان مناسب برداشت (برحسب وضعیت هوا و ساعات روز)
خشک کردن گیاه در شرایط نامناسب (از نظر درجه حرارت، مدت زمان خشک کردن یا سرعت خشک کردن و…)
عدم نگهداری صحیح و بستهبندی مناسب (فرّار بودن برخی ترکیبات، آلودگی گیاه برداشت شده به قارچ یا باکتری و…)
تقلبات دارویی (برخی از اوقات بهعمد یا غیرعمدی، گیاهی بهعنوان گیاه دیگر به صرف داشتن ظاهر مشابه فروخته میشود و این مسأله علاوه بر اینکه در سطح گونه گیاهی - به فراوانی - اتفاق میافتد، گاهی در حد جنس گیاه نیز صورت میگیرد)
ویژگی های خاص تولید گیاهان دارویی و معطر
ویژگی های خاص تولید گیاهان دارویی و معطر را می توان به صورت زیر نام برد:
تنوع زیادی در گیاهان و گونه های دارویی وجود دارد.
مواد مؤثره ی آنها دارای اهمیت فوق العاده ای است.
شرایط اگرواکولوژیکی تأثیر شگرفی بر مواد مؤثره ی آنها دارد.
تجارت آنها نسبتاً کم، قیمت شان ناپایدار و در تجارت آنها رقابت جهانی وجود دارد.
شکل های مصرف گیاهان دارویی
گیاهان دارویی و معطر عمدتاً به فرمهای زیر مصرف می شوند:
گیاه تازه
گیاه خشک شده یا کنسرو شده
بصورت فرآوری شده توسط حرارت
استحصال مواد موثره در صنعت
روش تهیهٔ برخی از اشکال مصرفی داروهای گیاهی
دم کرده: مقدار تعیین شده از پودر گیاه را، در مقدار معینی از آب جوش ریخته و به بهم میزنند. بعد روی ظرف را پوشانده و به مدت ۳۰-۱۵ دقیقه صبر میکنند سپس آن را صاف میکنند.
جوشانده:
جوشانده ملایم: مقدار معینی از گیاه خردشده را با ۴/۱ لیتر آب جوش مخلوط کرده، آن را کمی میجوشانند. سپس آن را از حرارت دور کرده، صبر میکنند تا دم بکشد. سپس آن را صاف میکنند؛
جوشاندهٔ معمولی: تفاوت آن با جوشاندهٔ ملایم در افزایش زمان جوشش است.
خیسانده: این شکل برای مواد مؤثری که در اثر حرارت از بین میروند، توصیه میشود. برای تهیهٔ خیساندهٔ سرد، مقدار مشخصی از پودر گیاه را در حجم معینی از آب ریخته، درِ ظرف را ۶ الی ۱۲ ساعت میبندند. سپس محتویات ظرف را صاف میکنند.
قطبیتدرمانی
قطبیت درمانی یکی از انواع پزشکی جایگزین است که در سالهای ۱۹۴۰ توسط دکتر رندولف استون توسعه یافت. طرفداران این سبک درمانی معتقدند که با دستکاری نیروهایی مکمل (یا قطبی) میتوانند افراد را شفا دهند. کارایی قطبیت درمانی تا بهحال توسط هیچ روش استاندارد پزشکی تایید نشده است.
استخواندرمانی
استخواندرمانی (به انگلیسی: Osteopathy) یک روش پزشکی جایگزین آمریکایی است که در سدهٔ نوزدهم بهوجود آمدهاست.
تأکید این روش بر نقش اسکلت بدن و ماهیچهها در درمان بیماریها است. استخواندرمانها از دستهای خود برای ماساژ چارچوب بدن برای ایجاد حرکت و عملکرد طبیعی استفاده میکنند. این روش بیشتر با درمان دردهای ماهیچهها نظیر کمردرد و گردندرد ارتباط دارد.
استئوپاتی یکی از روشهای پزشکی کلنگر است که باور دارد تمامی دستگاههای بدن در پیوند با یکدیگر بوده و تغییری نامطلوب در یکی از بخشهای بدن، عملکرد سایر دستگاهها را به هم میریزد.
اندرو تیلور استیل، پزشک آمریکایی و بنیانگذار استخواندرمانی، معتقد بود درمان بیماریها تنها در بدنی متعادل امکانپذیر است و باید در کنار درمان دارویی و جراحی از تکنیکهای ماساژدرمانی و فشاردرمانی هم بهره جست. دانشگاه ملی علوم پزشکی (www.numss.com) و آکادمی ملی استئوپتی (www.nationalacademyofosteopathy.com) رشته استئوپتی را در ایران درس میدهند.
تاریخچه
در سال۱۹۸۲،اندر تیلور استیل(۱۸۹۹-۱۸۲۸)روش استئوپاتی را در آمریکا در کوکس ویل اوهایو بنیان نهاد ایجاد کرد. او که به دلیل مشاهده اثرات جانبی بسیاری از داروهای تجویزی دلسرد گردیده بود،کشف کرد که با فشار برمفاصل خاصی از بدن می توان صدای تیلیکی (صدای جابجایی مفاصل) ایجاد کرد .این صدا نشان دهنده جا افتادن مناسب استخوان هایی است که قبلا جا به جا شده بودند .استیل به این باور رسید که این جا اندازی دوباره نه تنها مشکلات مفصلی مثل کمر درد و خشکی گردن را معالجه می کند ،بلکه کارایی موضعی سیستم گردش خون و سیستم عصبی به همه اعضای مختلف و مغز دسترسی دارند .استیل نتیجه گرفت که دستکاری های استئوپاتیک قادر است او را در معالجه بیماری هایی چون ذات الریه و اسهال کودکان نیز یاری دهد .دراستئوپاتی تاکید و توجه بیشتر به تصحیح وضعیت مفاصل و استخوانها یک نیاز اساسی برای حفظ سلامتی تلقی می شود.این شیوه بر روی قسمت های مختلف بدن بویژه مفاصل بین مهره ها از یک سو وارتباطات این مهره ها با جمجمه و لگن از سوی دیگر تاکید دارد.متخصصان استئوپاتی در اصل به رشته ی خود به عنوان روشی که جایگزین پزشکی متعارف باشد نمی نگرند بلکه آن را همراه یا مکمل آن تلقی می کنند. در حال حاضر در تمام ایالات متحده آمریکا متخصصان استئوپاتی اجازه کار یافته اند و دانشجویانی در این رشته مشغول تحصیل هستند و بعد به عنوانD.O مشغول به کار می شوند .همان درس ها وکارآموزی های بالینی را انجام می دهندکه دانشجویان پزشکی عادی پزشکی مشغول آن هستند تنها تفاوتی که آنها با یکدیگر دارند در این است که دانشجویان رشته ی استئوپاتی یک سری آموزش و کار آموزی های اضافی را در زمینه اختلالات دستگاه عضلانی واستخوانی انجام می دهند .در شرایط کنونی حدود ۳۵۰۰۰استئوپات در آمریکا مشغول کار هستند که هر ساله تعداد زیادی بیمار را درمان می کنند . درسال ۱۹۸۹مقاله ای درمجله تایمز فاش کرد که (جف کیپس)قهرمان پرتاب وزنه به مدت دوازده سال از خدمات یک استئوپات بهره می گرفته .
موسیقیدرمانی
موسیقی درمانی روشی است در جهت برخی اهداف درمانی با کمک موسیقی که میتواند مواردی از جمله تقویت و ساماندهی سلامت روحی و جسمی افراد را به دنبال داشته باشد. به عبارت دیگر از موسیقی درمانی برای بازیافت، نگهداری و تقویت سلامت جسمی و روحی و عاطفی استفاده میشود.
تاریخچه
تاریخچه استفاده از موسیقی به عنوان روشی برای درمان به زمان ارسطو و افلاطون باز میگردد. از آن زمان به بعد رگههایی از استفاده از اصوات و آهنگها برای درمان بیماریهای مختلف بکار رفتهاست. اما در قرن بیستم فکر رسمی استفاده از موسیقی برای درمان مصدومین جنگ جهانی اول آغاز شد و هر چند استفاده از این روش درمانی با مشکلاتی همراه بود که با قدمهایی که برداشته شد، بتدریج این شاخه درمانی تکامل یافت و انجمنهای متعددی تشکیل گردید. بطوری که در سال ۱۹۴۴ اولین برنامه آموزش موسیقی درمانی در جهان در دانشگاه میشیگان آغاز شد.
در سال ۱۹۵۰ انجمن موسیقی درمانی آغاز به کار کرد. در سال ۱۹۷۱ انجمن موسیقی درمانی آمریکا یا AAMT آغاز به کار کرد. در سال ۱۹۸۵ فدراسیون جهانی موسیقی درمانی در سطح بینالمللی به ثبت رسید. انجمن موسیقی درمانی ایرانی با اهداف بالا بردن سطح آگاهی افراد از فرآیند موسیقی درمانی و فواید آن و بالا بردن امکانات تخصصی برای استفاده از این شیوه درمانی فعالیت خود را آغاز کردهاست.
پیشینه موسیقی درمانی در تاریخ ایران
نخستین سیستم نظام یافته آکادمیک موسیقی درمانی در ایران باستان بنا گردید. بر اساس کتیبههایی که در سال ۱۳۴۹ یافت گردیدهاست در دانشگاه جندی شاپور اهواز دانش موسیقی و درمان با موسیقی از دپارتمانهایی بودهاست که هر دانشجوی پزشکی آن زمان (۱۵۰۰ الی ۱۳۹۰ سال پیش) باید آن را میگذراند نکته جالبی که وجود دارد اینست که پرستارهایی برای بیمارستانهای آن زمان پرورش مییافتند میبایست در نواختن چند ساز اصلی تبحر داشته باشند و بر این اساس موسیقی تجویز شده از پزشک را ارائه میکردهاند.
این موسیقی ارائه شده در هنگام زایمان زنان دربار ساسانی از لوازم کار یک پزشک بود از لحاظ پیشینه، موسیقی آرام بخش در ایران باستان با ظهور دین زرتشت آغاز شد. کتاب اوستا و اشعار آهنگین گاتها الهام بخش موسیقی دانان برای تصنیف آوازها و ملودیها و همچنین تشکیل مراسم و آیینهای موسیقایی بودهاست. در واقع موسیقی در تاریخ ایران باستان در خدمت تلقینات دینی و اشارات مذهبی بودهاست که اکنون در تمرینات تن آرایی انواعی از آن را شاهد هستیم.
بعد از حضور اسلام در ایران عمده فعالیتهای موسیقی نوشتاری و نظری شد و بیشتر مطالب نظری رنگ و بویی از برداشت یونانیان داشت که با اعمال تغییراتی منتقل شده بودند. یونانیها موسیقی را در میان موضوعهای فلسفی مطرح میکردند و بیشتر فیلسوفان در کنار علوم دیگر در مورد موسیقی اظهار نظر میکردند. به طور اجمال آثار نوشتاری گذشتگان در مورد تاثیر موسیقی بر روح و نفس بیشتر بر محور طبایع و مزاج زمان و افلاک و سماع است که بزرگان حکمت، فلسفه، و پزشکی ضرورتاً نکاتی در این باب آوردهاند.
از مهمترین آثاری که در این زمینه وجود دارد قابوس نامه اثر کیکاووس بن قابوس بن وشمگیر است که به طور مفصل به اثر نواختن موسیقی در طبایع مختلف اشاره دارد. او بزرگترین هنر نوازندگی را از آن میداند که متناسب با طبع و حال شنونده بنوازند.«رامشگر (نوازنده) را بزرگترین هنر آنهاست که بر طبع مستمع رود».وی از نخستین مسلمانانی است که در اثر خود باب مهمی را به موسیقی درمانی اختصاص دادهاست وی پس از این که شیوههای عملکرد و برخورد اجتماعی یک موسیقی درمان گر را ذکر میکند براساس ۱-طبایع چهارگانه ۲- سن ۳- جنس شنونده موسیقی، نوعی موسیقی مربوط به آن طبقهبندی را توصیه میکند که متاسفانه بسیاری از گوشههایی که عنصرالمعالی نام بردهاست در گذر زمان فراموش شده و تنها نامی از آن باقی نماندهاست.
اشاره عنصرالمعالی به صفات دموی، صفراوی و … توجه به وضعیت روانی و عاطفی شنوندهاست در مبانی روش موسیقی و آواز دورههای مختلف زندگی را از هم تفکیک میکند. برای کودکان نغمهها و آواز و نوازندگانی ساده و آسان و سبک را ذکر میکند. از دید او چون کودکان درک لطیف تری دارند برای آنها ترانه ساخته میشود و نغمههایی با وزن سبک تا راحت بفهمند و از آن لذت ببرند و برای اهل موسیقی و پیرامون موسیقی جدی را توصیه میکند. پس از این وصفی در انواع نواها با توجه به شغل افراد دارد من جمله «در سرا کار حریفان را همی نگرد اگر قوی مردمان خاصی مبین سزای عقل که حرف مطربی دانند (یعنی مردم خردمند) پس راههای نیک و نواهای نیک همی زن اما سرود بیشتر اندر پیری گوی اندر مذمت دنیا اگر قوی سپاهی و عیار پیشگان را بینی و دو بیتیهای ماوراء النهری گوی در حزب کردن و ستودن عیاری …»
اما در زمینه موسیقی درمان و فواید جسمی آن ابن سینا در دانشنامه علایی بابا بزرگی به نام بابا موسیقی دارد که سخنان بدیع از این نابغه پزشکی ذکر گردیدهاست همچنین در این زمینه در کتاب شفا بخش مهمی را بدین گفتار اختصاص دادهاست:
علم موسیقی جز وی است از بدن انسان که میگردد از دل و سینه تا ناف گاه بالا میرود و گاه پایین دل آید و از اول هر ماه تا سلخ، هر روزی در عضوی باشد از اعضاء رئیسه و همواره سیار با ستاره ارقنوع. و این ستاره ارقنوع سیارهای است رد وجودی آدمی به منزله آب و خون که هر روز در عضوی باشد پس در هر عضوی که باشد نبض را از او خبری است و نباض و حکیم را واجب است که علم ادوار را نیکو فراگیر تا بود که در تشخیص نبض کمتر خطا کند … روز اول ماه عیش کمتر کند که نبضش در سر قحف باشد دوم ماه در دماغ سوم ماه در کام چهارم ماه در حنجره پنجم ماه در کیلوس، شش ماه در کیموس، هفتم ماه در سینه هشتم سر نهم در امعاء، دهم در احسا، یازدهم در ناف، دوازدهم بر دستها، سیزدهم بر دست چپ، چهاردهم باز در دماغ رود. و قرار بگیرد تا پانزدهم در کام باشد و شانزدهم ماه باز معاودت به قلب کند این مرتبه در هیچ مکان نیز تقلیل نکند تا به عروق صافن … و باز رد اول ماه به قدرت حضرت الله رجعت در دماغ و سر کند جراح را واجب است که در روزی که ارقنوع و کوکب موسیقی در دماغ و حدقه چشم باشد دست علاج از امراض عین و دندان و تنقیه دماغ و جگر کوتاه دارد که محل خطر است و دیگر چندین مرض را حکمای فلسفه از علم موسیقی و مقالات و پرده و نغمات غریبه موزون معالجه میکردهاند مثل دق و سل و قولنج و تب صفراوی.
«…چنانچه هر نغمه که باشد به نسبت کواکب سبعه تعلق به امراض مذکور دارد در روزگار قدیم حکما علاج بیمار به آلات طرب میکردهاند مناسب اوقات لیلی و نهاری در خانه خلوت مزین و روشن در نظر مریض ساز را به نوازش در میآوردهاند تا این که به مرور آن مرض به اسهل وجوه بی مداوا او اشربه و از آن شخص زایل میشدهاست و در نسبت کواکب سبعه مذکور خواهد شد که هر ستاره به کدام مقام نسبت دارد و چون مغنی آواز بر کشد صدا از عروق قلبی و شرایین و مسا مات بدن استخراج شود و چون به حلقوم رسد از آنجا مابین کی لوس و کی موس رسیده نزاکت و لطافت به هم رسیده بیرون آید و موجب حال شود..
در این گفتارها به چند نکته عمده برخورد میکنیم :
۱-این سینا علم موسیقی را جزئی از ترکیب بدن انسان میداند که اگر دیدگاه او را بپذیریم به دید جدید از شیوه درمان گر موسیقی دست مییابیم (فراموش نکنید که آثار او را قرنها در معتبرترین دانشگاههای اروپایی تا ابتدای قرن بیستم به عنوان مرجع تدریس میکردهاند.)
۲-بوعلی جوهره موسیقی را در اعضای بدن سیار میداند و به نظر او این حرکت از زمانبندی بسیار دقیقی تبعیت میکند و حتی بر همین مبنا تجویز درمان نموده یا پزشک را از درمان باز میدارد.
۳-ابن سینا شیوه درمان حکمای قدیم به وسیله موسیقی در مورد بیماریهایی مانند سل و تب صفراوی و قولنج را تایید میکند ولی برخی از این نغمات درمان گر را «غریبه» مینامد که نشان میدهد قسمتی این دانشها در زمان این سینا به غبار فراموشی آغشته بودهاست.
۴-ابن سینا تاکید بر این نکته دارد که همانند کالبدی آسمانی و نجومی بسیاری از پدیدههای پزشکی آن زمان «علم موسیقی» نیز پندارهای فلکی دارد که بر اساس این پنداره در اعضای رئیسه بدن به تناوب موثر بوده و حتی توسط حکیم قابل بررسی و پایش (Monitoring) است.
وی دقیقاً ستاره ارقنوع را حاکم بر این بعد میداند و این خاصیت را به منزله آب و خون اعلام میدارد که در سراسر بدن جاریست و مطابق حرکات نجومی این ستاره میتوان کیفیت نبض بیمار را پیش بینی و تعیین کرد.
۵-ابن سینا تکنیک موسیقی درمانی را بسیار کم عارضه و بی خطر میداند و اجرای آن را در زمانهای مناسبی از شب و روز دانسته که بدون کمک دارو و یا دستورات خوراکی و آشامیدنی خاصی بیماری را زایل میکند وی با توجه به دانش پزشکی آن روزگار مکانیسم دقیقی را از تاثیر صورت موسیقی بر ارگانهای بدن ذکر میکند که با عنایت به کواکب سبعه در زمان خاص خود موثر خواهد بود در اکثر نوشتارهای طب ایران توجه طبیبان قدیمی به اهمیت و تاثیر موسیقی در طبابت مشاهده میشود علی بن عباس محبوسی در کتاب کامل الصناعه میگوید:
«پزشک باید به آهنگ موسیقی آشنا باشد تا انگشتانش به گرفتن نبض ریاضت دریافت یابد تا رگ را به خوبی بشناسد» در این گفتار نواختن موسیقی هم برای تقویت احساس و دقت (ریاضت) حواس (حتی حس بساوایی) برای دانش آموختگان طب توصیه میشود.
روشهای موسیقی درمانی
در موسیقی درمانی دو روش اساسی وجود دارد: روش فعال و روش غیر فعال، روش غیر فعال شامل شنیدن موسیقی است که بیماری با گوش دادن و شنیدن موسیقی که در حال نواخته شدن است، مورد درمان قرار میگیرد. در این روش بیشترین تأثیر عملکرد در جهت برانگیختن و تأثیر واکنشهای عاطفی و ذهنی است. در حالی که در روش موسیقی درمانی فعال که نواختن، خواندن و حرکات موزون اساس کار است. واکنشهای مختلف عاطفی، ذهنی، جسمی و حرکتی تحریک و برانگیخته میشوند. برنامهها و روشهای موسیقی درمانی متنوع و متناسب با نیاز افراد تنظیم و تدارک دیده میشود.
کاربرد موسیقی در توانبخشی
با توجه به این که پردازش موسیقی در مغز در مناطقی متفاوت از مناطق درگیر در ادراک سایر اصوات از جمله گفتار صورت میپذیرد امروزه از موسیقی درمانی در توانبخشی ذهنی و جسمی و نیز کمک به رشد دقت شنیداری و بهبود توجه و تمرکز و در نهایت رشد مهارتهای گفتاری استفاده میشود. این امر در مورد کودکان مبتلا به اوتیسم و نیز مبتلایان به اختلال یادگیری بیشتر صدق میکند.
نوروفیزیولوژی ادراک موسیقی
دونالد الدینگ هب برنده جایزه نوبل پزشکی از جمله نورولوژیستهایی است که ضمن نگرش روان شناسانه و روان کارانه در زمینه نوروفیزیولوژی موسیقی، پژوهشهای مرجع را انجام دادهاست. وی معتقد است هوش، ادراک، و حتی هیجانها از تجربه آموخته میشوند و با فرد به دنیا نمیآیند. هب بنیان گذار نظریهای است که بیان میدارد : «نوزادان با یک سیستم شبکهای از نورونهایی زاده میشوند که ارتباط درونی آن تصادفی است تجربه حسی سبب میشود که این شبکه عصبی سازمان یابد و وسایل تعامل مؤثر با محیط را فراهم آورد.» در ادامه این تئوری دو مفهوم کلیدی را بیشتر توضیح خواهیم داد و آنگاه به ادامه قانون هب خواهیم پرداخت.
۱-مجتمع سلولی (شبکه نورونی):
بنا به نظریه هب هر شی و محیط که آن را تجربه میکنیم مجموعهای از نورونها را راهاندازی میکند که مجتمع سلولی (Ceifassembly) نام دارد به عنوان مثال وقتی که ما به یک مداد نگاه میکنیم توجه مان را از نوک مداد به مداد پاک کن و بدنه چوبی مداد تغییر میدهیم با تغییر توجه، نورونهایی که در آن زمان تحریک شوند با یک شی (مداد) مطابقت دارند. در وادی امر تمام این مجموعه عصبی مستقلاً عمل میکنند. وقتی شخصی به نوک مداد نگاه میکند دسته معینی از نورونها تحریک میشوند اما آنها در ابتدا بر نورونهایی که در هنگام نگاه کردن شخص به ته مداد یا بدنه چوبی آن تحریک میشوند تاثیر نمیگذارند با این حال تعداد به مجاورت زمانی بین تحریک نورونهایی که با نوک مداد مطابقت دارند قسمتهای مختلف راههای عصبی با هم ترکیب میشوند. هب ابزاری دارد که مجتمعهای سلولی نظامهای عصبی پویا هستند نه ثابت و ایستا وی مکانیسمهایی را نام میبرد که از طریق آنها نورونها میتوانند به مجتمعهای سلولی بپیوندد یا آنها را ترک گویند و به مجتمع هب فرصت دهند تا از راه یادگیری یا تحول پالایش یابند وقتی که یک مجتمع سلولی اساس نورولوژی اندیشه یا فکر است و بدین ترتیب اثبات میکند چرا حضور یک شی آشنا یا شنیدن یک ملودی آشنا با یک شخص مورد علاقه ما احتیاجی به تلاش برای فکر کردن دوباره آن ندارد.
۲-زنجیرههای مرحلهای (Phase Sequences)
درست همان طور که جنبههای مختلف یک شی از لحاظ عصب شناختی با هم ارتباط مییابند و شبکههای نورونی را به وجود میآورند یک زنجیر مرحلهای بنابر تعریف دکتر هب یک رشته فعالیت درهم ادغام شده موقت مجتمع سلولی است که در جویبار اندیشه یک جریان به حساب میآید. پس از این که یک زنجیره مرحلهای ایجاد شد مانند یک مجتمع سلولی میتواند با تحریکات بیرونی، درونی و ترکیبی از این دو تحریک شود وقتی که یک زنجیر مرحلهای راه اندازی میشود یا یک جریان تفکر را تجربه میکنیم یعنی یک رشته اندیشه را که به طریقی منطقی مرتب شدهاند این نکته میتواند توضیح دهد که چگونه بوی عطر یا چند نغمه از یک آهنگ و ملودی خاطرات مربوط به یک دوست را به یاد ما میآورد. هب معتقد است: مجتمعها سلولی که هم زمان فعال میشوند با هم ترکیب میشوند و رویدادهای مشترک در محیط فرد مجتمعها را میسازند و بعد وقتی که این رویدادها با هم اتفاق میافتد مجتمعها به هم پیوند مییابند (زیرا با هم فعال میشوند) برای نمونه وقتی آقای X میآید و از قضا ساعات خوشی را با هم میگذرانند که این فرآیند لذت بخش شبکههای نورونی دیگری را فعال میکند. بنابراین مجتمع نورونی «شنیدن ملودی خاص» با مجتمع «آمدن دوست آقای X با شنیدن آن ملودی خاص همه مجتمعهای سلولیاش فعال شده و آقای X حس ادراک آمدن دوستش و لحظات شادمانی را که با هم سپری کردهاند را تجربه میکند با این مکانیسم موسیقی درمان گر قادر است با استفاده از واکنشهای مذکور یکی از شیوههای موسیقی درمانی را -که البته کاربرد آن در کودکان رایجتر است- طرح ریزی و اجرا کند.
ماهیدرمانی
ماهی درمانی (به انگلیسی: Ichthyotherapy) شاخهای از پزشکی جایگزین (آلترناتیو) است که در آن با استفاده از برخی ماهیها اقدام به معالجه برخی بیماریهای پوستی میکنند.
زنبور درمانی
زنبور درمانی(آپیتراپی)
آپیتراپی استفاده ی پزشکی از محصولات زنبور عسل است که میتواند شامل استفاده از عسل، ژل رویال، سم زنبور و... باشد.بیشتر ادعاها درباره ی زنبوردرمانی با استانداردهای علمی پزشکی مبتنی بر شواهد اثبات نشده اند. شرایط و بیماریهای مختلفی توسط معتقدان به این شیوه ی درمانی به عنوان کاندید پیشنهاد شدهاند.شناخته شدهترین آنها درمان بیماریهای خودایمنی مثل مولتیپل اسکلوروزیس(MS) به وسیله ی سم زنبور است.
تاریخچه
تعیین منشا دقیق زنبوردرمانی مشکل است و می تواند به عقب، به مصر باستان، یونان و چین بازگردد.استفاده از عسل و سایر محصولات زنبور می تواند به هزاران سال پیش برگرد و خواص درمانی آن در متون مقدس زیادی آمده است که بیشتر در ارتباط با فواید تغذیه ای استفاده از محصولات زنبور هستند نه استفاده از سم زنبور. بیشترین تحقیقات مدرن درباره ی زنبوردرمانی، مخصوصا سم زنبور، با تلاشهای یک پزشک به نام Phillip terc آغاز شد.او درباره ی رابطه ی عجیب بین نیش زنبور و روماتیسم در 1888 گزارش داد.معروفیت تازه تر در طول 60 سال گذشته می تواند به یک زنبوردار از ورمونت ایالات متحده به نام charles Mraz بازگردد.
اعمال بالینی
اگرچه زنبوردرمانی شامل استفاده از محصولات زنبور است، این کلمه بیشتر در ارتباط با درمان با سم زنبور است و نه استفاده از عسل یا دیگر محصولات زنبور. ادعا میشود که درمان با نیش زنبور برای آرتریت، بورسیت، تاندونیت، هرپس زوستر در کنار دیگر بیماریها کاربرد دارد. فراوانترین جز فعال سم زنبور ملیتین(melittin)است که فعالیت ضدالتهابی قوی دارد.اگرچه سم زنبور مخلوط پیچیدهای از پپتیدها و پروتئین های متنوع است که برخی از آنها برای سیستم عصبی و سیستم ایمنی بدن اثرات سمی دارند. هیچ استانداردی برای استفاده از سم زنبور وجود ندارد.برخی ادعا می کنند که مکان ورود نیش زنبور مهم است در حالی که برخی دیگر گزارش کردهاند که محل ورود نیش زنبور مهم نیست.تعداد نیشها نیز از چند دانه تا صدها عدد متغیر است که ممکن است توسط زنبور زنده و یا به وسیله ی تزریق وارد شوند.این درمان می تواند دردناک باشد و حتی در صورتی که بیمار به سم زنبور حساسیت داشته باشد می تواند ایجاد شوک آنافیلاکسی کند و موجب مرگ شود.
بررسیهای علمی
در یک تحقیق کنترل شده در دانشگاه علوم سلامتAllegheny در فیلادلفیا مشخص شد که سم زنبور در هیچ دوزی هیچ اثر مثبتی در موشهای مبتلا به مولتیپل اسکلوروزیس(MS)نداشت.علاوه بر این خیلی از حیواناتی که این درمان را دریافت کردند نسبت به حیوانات گروه شاهد، علایم بدتری را نشان دادند.هدف فاز اول تحقیقات در مرکز پزشکی دانشگاه جرج تاون در واشنگتن که مخارج آن توسط انجمن MSآمریکا(MSAA)تامین شد، بررسی ایمنی در استفاده از سم زنبور در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلوروزیس(MS)بود.
پزشکی سلولی
پزشکی سلولی (به انگلیسی: Cellular Medicine) نوعی پزشکی است که هدف آن پشتیبانی و درمان ریشه بیماریها که همان سلول است میباشد. در این نوع پزشکی کارکرد سلول پشتیبانی و تقویت میشود. نه اینکه مانند پزشکی شیمیایی تنها نشانه بیماری که مانند چراغ قرمز خطر در ماشینها که نشانه کاستی و کمبود است قطع شود. این روش درمان که با نام پزشکی سلولی شناخته میشود توسط دکتر ماتیاس راد (به انگلیسی: .Matthias Rath, M.D) کشف شد.
keywords : ووگیگ،سایت ووگیگ،مقالات جامع ووگیگ
پزشکی عامیانه که یا فولکلور به آن دسته از شیوه طبابت گفته میشود که تنها به دلیل نقل سینه به سینه آن مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع طب با پزشکی تجربی یا پزشکی سنتی ایرانی و پزشکی اسلامی که بر پایه طبیعیات فلسفه است تفاوت دارد. پزشکی عامیانه فقط به دلیل نقل سینه به سینهٔ آن کاربرد دارد ولی طب سنتی ایرانی شاخهای از فلسفه دانسته میشود. به علاوه، پزشکی عامیانه از نظر علمی بودن از پزشکی سنتی ایرانی و پزشکی تجربی و پزشکی اسلامی ارزش پایینتری دارد، چرا که طب عامیانه اغلب با باورهای خرافی رابطه دارد و صحت و سقم این باورها با مراجع علمی طب تجربی و طب سنتی ایرانی و طب اسلامی قابل سنجش نیست. با این حال، پزشکی عامیانه به عنوان اطلاعات خام در صورت بررسی علمی میتواند دیگر مکاتب طبی را یاری دهد.

آبدرمانی
آب درمانی یا هیدروتراپی به معنای درمان امراض به وسیله آب است که توسط قبایل بدوی و نیز ملل متمدن به کار میرفته است. در مورد این موضوع اغراق زیادی شده است و نوشیدن آب زیاد در پزشکی در بیماریهای معدودی مانند سنگ کلیه، اسهال یا گرمازدگی توصیه شده است و فقط موجب جبران آب از دست رفته و ترقیق ادرار میشود.
گیاهان دارویی
گیاهان دارویی گیاهانی هستند که یک یا برخی از اندامهای آنها حاوی مادهٔ مؤثرهاست. این ماده که کمتر از۱٪ وزن خشک گیاه را تشکیل میدهد، دارای خواص دارویی مؤثر بر موجودات زندهاست. همچنین کاشت، داشت و برداشت این گیاهان به منظور استفاده از مادهٔ موثرهٔ آنها انجام میگیرد.
گیاه دارو شناسی
گیاه دارو شناسی (به انگلیسی: Medherbology) علم میان رشتهای مطالعهٔ گیاهان دارویی از جوانب مختلف میباشد. این علم از قدیمی ترین علوم است که همواره در طول تاریخ نقش بسیار مهمی در بهداشت و سلامت انسان ایفا نموده است و امروزه نیز اهمیت و ضرورت و ارزشمندی آن بیش از پیش شناخته شده است. بر حسب این که کدام جنبهٔ گیاهان دارویی مورد مطالعه و بررسی قرار بگیرد گیاه دارو شناسی شامل گرایشهای تخصصی زیر میباشد: - گیاه دارو شناسی گیاه شناختی - گیاه دارو شناسی کشاورزی - گیاه دارو شناسی شیمیایی - گیاه دارو شناسی داروسازی - گیاه دارو شناسی پزشکی - گیاه دارو شناسی تاریخی - گیاه دارو شناسی مدیریتی صنعتی اقتصادی (گلستان هاشمی، ۱۳۹۲)
موارد مهم در تولید گیاه دارویی
اگر نحوهٔ آمادهسازی داروهای گیاهی و تحویل آنها به مردم به نحو صحیح انجام نگیرد خواص درمانی گیاه از بین رفته یا تقلیل مییابد که این امر موجب عدم تأثیر گیاه در درمان بیماری میگردد.
از مواردی که باعث کاهش اثر بخشی گیاه میگردد:
کشت در زمینی که از نظر مواد خاص مورد نیاز گیاه، دچار کمبود باشد.
عدم مبارزهٔ صحیح با آفات و بیماریهای گیاهان دارویی کشت شده که اغلب موجب کاهش مواد مؤثر گیاه یا تغییر نسبت ترکیبات مفید گیاه میگردند.
رعایت نکردن زمان مناسب برداشت (برحسب وضعیت هوا و ساعات روز)
خشک کردن گیاه در شرایط نامناسب (از نظر درجه حرارت، مدت زمان خشک کردن یا سرعت خشک کردن و…)
عدم نگهداری صحیح و بستهبندی مناسب (فرّار بودن برخی ترکیبات، آلودگی گیاه برداشت شده به قارچ یا باکتری و…)
تقلبات دارویی (برخی از اوقات بهعمد یا غیرعمدی، گیاهی بهعنوان گیاه دیگر به صرف داشتن ظاهر مشابه فروخته میشود و این مسأله علاوه بر اینکه در سطح گونه گیاهی - به فراوانی - اتفاق میافتد، گاهی در حد جنس گیاه نیز صورت میگیرد)
ویژگی های خاص تولید گیاهان دارویی و معطر
ویژگی های خاص تولید گیاهان دارویی و معطر را می توان به صورت زیر نام برد:
تنوع زیادی در گیاهان و گونه های دارویی وجود دارد.
مواد مؤثره ی آنها دارای اهمیت فوق العاده ای است.
شرایط اگرواکولوژیکی تأثیر شگرفی بر مواد مؤثره ی آنها دارد.
تجارت آنها نسبتاً کم، قیمت شان ناپایدار و در تجارت آنها رقابت جهانی وجود دارد.
شکل های مصرف گیاهان دارویی
گیاهان دارویی و معطر عمدتاً به فرمهای زیر مصرف می شوند:
گیاه تازه
گیاه خشک شده یا کنسرو شده
بصورت فرآوری شده توسط حرارت
استحصال مواد موثره در صنعت
روش تهیهٔ برخی از اشکال مصرفی داروهای گیاهی
دم کرده: مقدار تعیین شده از پودر گیاه را، در مقدار معینی از آب جوش ریخته و به بهم میزنند. بعد روی ظرف را پوشانده و به مدت ۳۰-۱۵ دقیقه صبر میکنند سپس آن را صاف میکنند.
جوشانده:
جوشانده ملایم: مقدار معینی از گیاه خردشده را با ۴/۱ لیتر آب جوش مخلوط کرده، آن را کمی میجوشانند. سپس آن را از حرارت دور کرده، صبر میکنند تا دم بکشد. سپس آن را صاف میکنند؛
جوشاندهٔ معمولی: تفاوت آن با جوشاندهٔ ملایم در افزایش زمان جوشش است.
خیسانده: این شکل برای مواد مؤثری که در اثر حرارت از بین میروند، توصیه میشود. برای تهیهٔ خیساندهٔ سرد، مقدار مشخصی از پودر گیاه را در حجم معینی از آب ریخته، درِ ظرف را ۶ الی ۱۲ ساعت میبندند. سپس محتویات ظرف را صاف میکنند.
قطبیتدرمانی
قطبیت درمانی یکی از انواع پزشکی جایگزین است که در سالهای ۱۹۴۰ توسط دکتر رندولف استون توسعه یافت. طرفداران این سبک درمانی معتقدند که با دستکاری نیروهایی مکمل (یا قطبی) میتوانند افراد را شفا دهند. کارایی قطبیت درمانی تا بهحال توسط هیچ روش استاندارد پزشکی تایید نشده است.
استخواندرمانی
استخواندرمانی (به انگلیسی: Osteopathy) یک روش پزشکی جایگزین آمریکایی است که در سدهٔ نوزدهم بهوجود آمدهاست.
تأکید این روش بر نقش اسکلت بدن و ماهیچهها در درمان بیماریها است. استخواندرمانها از دستهای خود برای ماساژ چارچوب بدن برای ایجاد حرکت و عملکرد طبیعی استفاده میکنند. این روش بیشتر با درمان دردهای ماهیچهها نظیر کمردرد و گردندرد ارتباط دارد.
استئوپاتی یکی از روشهای پزشکی کلنگر است که باور دارد تمامی دستگاههای بدن در پیوند با یکدیگر بوده و تغییری نامطلوب در یکی از بخشهای بدن، عملکرد سایر دستگاهها را به هم میریزد.
اندرو تیلور استیل، پزشک آمریکایی و بنیانگذار استخواندرمانی، معتقد بود درمان بیماریها تنها در بدنی متعادل امکانپذیر است و باید در کنار درمان دارویی و جراحی از تکنیکهای ماساژدرمانی و فشاردرمانی هم بهره جست. دانشگاه ملی علوم پزشکی (www.numss.com) و آکادمی ملی استئوپتی (www.nationalacademyofosteopathy.com) رشته استئوپتی را در ایران درس میدهند.
تاریخچه
در سال۱۹۸۲،اندر تیلور استیل(۱۸۹۹-۱۸۲۸)روش استئوپاتی را در آمریکا در کوکس ویل اوهایو بنیان نهاد ایجاد کرد. او که به دلیل مشاهده اثرات جانبی بسیاری از داروهای تجویزی دلسرد گردیده بود،کشف کرد که با فشار برمفاصل خاصی از بدن می توان صدای تیلیکی (صدای جابجایی مفاصل) ایجاد کرد .این صدا نشان دهنده جا افتادن مناسب استخوان هایی است که قبلا جا به جا شده بودند .استیل به این باور رسید که این جا اندازی دوباره نه تنها مشکلات مفصلی مثل کمر درد و خشکی گردن را معالجه می کند ،بلکه کارایی موضعی سیستم گردش خون و سیستم عصبی به همه اعضای مختلف و مغز دسترسی دارند .استیل نتیجه گرفت که دستکاری های استئوپاتیک قادر است او را در معالجه بیماری هایی چون ذات الریه و اسهال کودکان نیز یاری دهد .دراستئوپاتی تاکید و توجه بیشتر به تصحیح وضعیت مفاصل و استخوانها یک نیاز اساسی برای حفظ سلامتی تلقی می شود.این شیوه بر روی قسمت های مختلف بدن بویژه مفاصل بین مهره ها از یک سو وارتباطات این مهره ها با جمجمه و لگن از سوی دیگر تاکید دارد.متخصصان استئوپاتی در اصل به رشته ی خود به عنوان روشی که جایگزین پزشکی متعارف باشد نمی نگرند بلکه آن را همراه یا مکمل آن تلقی می کنند. در حال حاضر در تمام ایالات متحده آمریکا متخصصان استئوپاتی اجازه کار یافته اند و دانشجویانی در این رشته مشغول تحصیل هستند و بعد به عنوانD.O مشغول به کار می شوند .همان درس ها وکارآموزی های بالینی را انجام می دهندکه دانشجویان پزشکی عادی پزشکی مشغول آن هستند تنها تفاوتی که آنها با یکدیگر دارند در این است که دانشجویان رشته ی استئوپاتی یک سری آموزش و کار آموزی های اضافی را در زمینه اختلالات دستگاه عضلانی واستخوانی انجام می دهند .در شرایط کنونی حدود ۳۵۰۰۰استئوپات در آمریکا مشغول کار هستند که هر ساله تعداد زیادی بیمار را درمان می کنند . درسال ۱۹۸۹مقاله ای درمجله تایمز فاش کرد که (جف کیپس)قهرمان پرتاب وزنه به مدت دوازده سال از خدمات یک استئوپات بهره می گرفته .
موسیقیدرمانی
موسیقی درمانی روشی است در جهت برخی اهداف درمانی با کمک موسیقی که میتواند مواردی از جمله تقویت و ساماندهی سلامت روحی و جسمی افراد را به دنبال داشته باشد. به عبارت دیگر از موسیقی درمانی برای بازیافت، نگهداری و تقویت سلامت جسمی و روحی و عاطفی استفاده میشود.
تاریخچه
تاریخچه استفاده از موسیقی به عنوان روشی برای درمان به زمان ارسطو و افلاطون باز میگردد. از آن زمان به بعد رگههایی از استفاده از اصوات و آهنگها برای درمان بیماریهای مختلف بکار رفتهاست. اما در قرن بیستم فکر رسمی استفاده از موسیقی برای درمان مصدومین جنگ جهانی اول آغاز شد و هر چند استفاده از این روش درمانی با مشکلاتی همراه بود که با قدمهایی که برداشته شد، بتدریج این شاخه درمانی تکامل یافت و انجمنهای متعددی تشکیل گردید. بطوری که در سال ۱۹۴۴ اولین برنامه آموزش موسیقی درمانی در جهان در دانشگاه میشیگان آغاز شد.
در سال ۱۹۵۰ انجمن موسیقی درمانی آغاز به کار کرد. در سال ۱۹۷۱ انجمن موسیقی درمانی آمریکا یا AAMT آغاز به کار کرد. در سال ۱۹۸۵ فدراسیون جهانی موسیقی درمانی در سطح بینالمللی به ثبت رسید. انجمن موسیقی درمانی ایرانی با اهداف بالا بردن سطح آگاهی افراد از فرآیند موسیقی درمانی و فواید آن و بالا بردن امکانات تخصصی برای استفاده از این شیوه درمانی فعالیت خود را آغاز کردهاست.
پیشینه موسیقی درمانی در تاریخ ایران
نخستین سیستم نظام یافته آکادمیک موسیقی درمانی در ایران باستان بنا گردید. بر اساس کتیبههایی که در سال ۱۳۴۹ یافت گردیدهاست در دانشگاه جندی شاپور اهواز دانش موسیقی و درمان با موسیقی از دپارتمانهایی بودهاست که هر دانشجوی پزشکی آن زمان (۱۵۰۰ الی ۱۳۹۰ سال پیش) باید آن را میگذراند نکته جالبی که وجود دارد اینست که پرستارهایی برای بیمارستانهای آن زمان پرورش مییافتند میبایست در نواختن چند ساز اصلی تبحر داشته باشند و بر این اساس موسیقی تجویز شده از پزشک را ارائه میکردهاند.
این موسیقی ارائه شده در هنگام زایمان زنان دربار ساسانی از لوازم کار یک پزشک بود از لحاظ پیشینه، موسیقی آرام بخش در ایران باستان با ظهور دین زرتشت آغاز شد. کتاب اوستا و اشعار آهنگین گاتها الهام بخش موسیقی دانان برای تصنیف آوازها و ملودیها و همچنین تشکیل مراسم و آیینهای موسیقایی بودهاست. در واقع موسیقی در تاریخ ایران باستان در خدمت تلقینات دینی و اشارات مذهبی بودهاست که اکنون در تمرینات تن آرایی انواعی از آن را شاهد هستیم.
بعد از حضور اسلام در ایران عمده فعالیتهای موسیقی نوشتاری و نظری شد و بیشتر مطالب نظری رنگ و بویی از برداشت یونانیان داشت که با اعمال تغییراتی منتقل شده بودند. یونانیها موسیقی را در میان موضوعهای فلسفی مطرح میکردند و بیشتر فیلسوفان در کنار علوم دیگر در مورد موسیقی اظهار نظر میکردند. به طور اجمال آثار نوشتاری گذشتگان در مورد تاثیر موسیقی بر روح و نفس بیشتر بر محور طبایع و مزاج زمان و افلاک و سماع است که بزرگان حکمت، فلسفه، و پزشکی ضرورتاً نکاتی در این باب آوردهاند.
از مهمترین آثاری که در این زمینه وجود دارد قابوس نامه اثر کیکاووس بن قابوس بن وشمگیر است که به طور مفصل به اثر نواختن موسیقی در طبایع مختلف اشاره دارد. او بزرگترین هنر نوازندگی را از آن میداند که متناسب با طبع و حال شنونده بنوازند.«رامشگر (نوازنده) را بزرگترین هنر آنهاست که بر طبع مستمع رود».وی از نخستین مسلمانانی است که در اثر خود باب مهمی را به موسیقی درمانی اختصاص دادهاست وی پس از این که شیوههای عملکرد و برخورد اجتماعی یک موسیقی درمان گر را ذکر میکند براساس ۱-طبایع چهارگانه ۲- سن ۳- جنس شنونده موسیقی، نوعی موسیقی مربوط به آن طبقهبندی را توصیه میکند که متاسفانه بسیاری از گوشههایی که عنصرالمعالی نام بردهاست در گذر زمان فراموش شده و تنها نامی از آن باقی نماندهاست.
اشاره عنصرالمعالی به صفات دموی، صفراوی و … توجه به وضعیت روانی و عاطفی شنوندهاست در مبانی روش موسیقی و آواز دورههای مختلف زندگی را از هم تفکیک میکند. برای کودکان نغمهها و آواز و نوازندگانی ساده و آسان و سبک را ذکر میکند. از دید او چون کودکان درک لطیف تری دارند برای آنها ترانه ساخته میشود و نغمههایی با وزن سبک تا راحت بفهمند و از آن لذت ببرند و برای اهل موسیقی و پیرامون موسیقی جدی را توصیه میکند. پس از این وصفی در انواع نواها با توجه به شغل افراد دارد من جمله «در سرا کار حریفان را همی نگرد اگر قوی مردمان خاصی مبین سزای عقل که حرف مطربی دانند (یعنی مردم خردمند) پس راههای نیک و نواهای نیک همی زن اما سرود بیشتر اندر پیری گوی اندر مذمت دنیا اگر قوی سپاهی و عیار پیشگان را بینی و دو بیتیهای ماوراء النهری گوی در حزب کردن و ستودن عیاری …»
اما در زمینه موسیقی درمان و فواید جسمی آن ابن سینا در دانشنامه علایی بابا بزرگی به نام بابا موسیقی دارد که سخنان بدیع از این نابغه پزشکی ذکر گردیدهاست همچنین در این زمینه در کتاب شفا بخش مهمی را بدین گفتار اختصاص دادهاست:
علم موسیقی جز وی است از بدن انسان که میگردد از دل و سینه تا ناف گاه بالا میرود و گاه پایین دل آید و از اول هر ماه تا سلخ، هر روزی در عضوی باشد از اعضاء رئیسه و همواره سیار با ستاره ارقنوع. و این ستاره ارقنوع سیارهای است رد وجودی آدمی به منزله آب و خون که هر روز در عضوی باشد پس در هر عضوی که باشد نبض را از او خبری است و نباض و حکیم را واجب است که علم ادوار را نیکو فراگیر تا بود که در تشخیص نبض کمتر خطا کند … روز اول ماه عیش کمتر کند که نبضش در سر قحف باشد دوم ماه در دماغ سوم ماه در کام چهارم ماه در حنجره پنجم ماه در کیلوس، شش ماه در کیموس، هفتم ماه در سینه هشتم سر نهم در امعاء، دهم در احسا، یازدهم در ناف، دوازدهم بر دستها، سیزدهم بر دست چپ، چهاردهم باز در دماغ رود. و قرار بگیرد تا پانزدهم در کام باشد و شانزدهم ماه باز معاودت به قلب کند این مرتبه در هیچ مکان نیز تقلیل نکند تا به عروق صافن … و باز رد اول ماه به قدرت حضرت الله رجعت در دماغ و سر کند جراح را واجب است که در روزی که ارقنوع و کوکب موسیقی در دماغ و حدقه چشم باشد دست علاج از امراض عین و دندان و تنقیه دماغ و جگر کوتاه دارد که محل خطر است و دیگر چندین مرض را حکمای فلسفه از علم موسیقی و مقالات و پرده و نغمات غریبه موزون معالجه میکردهاند مثل دق و سل و قولنج و تب صفراوی.
«…چنانچه هر نغمه که باشد به نسبت کواکب سبعه تعلق به امراض مذکور دارد در روزگار قدیم حکما علاج بیمار به آلات طرب میکردهاند مناسب اوقات لیلی و نهاری در خانه خلوت مزین و روشن در نظر مریض ساز را به نوازش در میآوردهاند تا این که به مرور آن مرض به اسهل وجوه بی مداوا او اشربه و از آن شخص زایل میشدهاست و در نسبت کواکب سبعه مذکور خواهد شد که هر ستاره به کدام مقام نسبت دارد و چون مغنی آواز بر کشد صدا از عروق قلبی و شرایین و مسا مات بدن استخراج شود و چون به حلقوم رسد از آنجا مابین کی لوس و کی موس رسیده نزاکت و لطافت به هم رسیده بیرون آید و موجب حال شود..
در این گفتارها به چند نکته عمده برخورد میکنیم :
۱-این سینا علم موسیقی را جزئی از ترکیب بدن انسان میداند که اگر دیدگاه او را بپذیریم به دید جدید از شیوه درمان گر موسیقی دست مییابیم (فراموش نکنید که آثار او را قرنها در معتبرترین دانشگاههای اروپایی تا ابتدای قرن بیستم به عنوان مرجع تدریس میکردهاند.)
۲-بوعلی جوهره موسیقی را در اعضای بدن سیار میداند و به نظر او این حرکت از زمانبندی بسیار دقیقی تبعیت میکند و حتی بر همین مبنا تجویز درمان نموده یا پزشک را از درمان باز میدارد.
۳-ابن سینا شیوه درمان حکمای قدیم به وسیله موسیقی در مورد بیماریهایی مانند سل و تب صفراوی و قولنج را تایید میکند ولی برخی از این نغمات درمان گر را «غریبه» مینامد که نشان میدهد قسمتی این دانشها در زمان این سینا به غبار فراموشی آغشته بودهاست.
۴-ابن سینا تاکید بر این نکته دارد که همانند کالبدی آسمانی و نجومی بسیاری از پدیدههای پزشکی آن زمان «علم موسیقی» نیز پندارهای فلکی دارد که بر اساس این پنداره در اعضای رئیسه بدن به تناوب موثر بوده و حتی توسط حکیم قابل بررسی و پایش (Monitoring) است.
وی دقیقاً ستاره ارقنوع را حاکم بر این بعد میداند و این خاصیت را به منزله آب و خون اعلام میدارد که در سراسر بدن جاریست و مطابق حرکات نجومی این ستاره میتوان کیفیت نبض بیمار را پیش بینی و تعیین کرد.
۵-ابن سینا تکنیک موسیقی درمانی را بسیار کم عارضه و بی خطر میداند و اجرای آن را در زمانهای مناسبی از شب و روز دانسته که بدون کمک دارو و یا دستورات خوراکی و آشامیدنی خاصی بیماری را زایل میکند وی با توجه به دانش پزشکی آن روزگار مکانیسم دقیقی را از تاثیر صورت موسیقی بر ارگانهای بدن ذکر میکند که با عنایت به کواکب سبعه در زمان خاص خود موثر خواهد بود در اکثر نوشتارهای طب ایران توجه طبیبان قدیمی به اهمیت و تاثیر موسیقی در طبابت مشاهده میشود علی بن عباس محبوسی در کتاب کامل الصناعه میگوید:
«پزشک باید به آهنگ موسیقی آشنا باشد تا انگشتانش به گرفتن نبض ریاضت دریافت یابد تا رگ را به خوبی بشناسد» در این گفتار نواختن موسیقی هم برای تقویت احساس و دقت (ریاضت) حواس (حتی حس بساوایی) برای دانش آموختگان طب توصیه میشود.
روشهای موسیقی درمانی
در موسیقی درمانی دو روش اساسی وجود دارد: روش فعال و روش غیر فعال، روش غیر فعال شامل شنیدن موسیقی است که بیماری با گوش دادن و شنیدن موسیقی که در حال نواخته شدن است، مورد درمان قرار میگیرد. در این روش بیشترین تأثیر عملکرد در جهت برانگیختن و تأثیر واکنشهای عاطفی و ذهنی است. در حالی که در روش موسیقی درمانی فعال که نواختن، خواندن و حرکات موزون اساس کار است. واکنشهای مختلف عاطفی، ذهنی، جسمی و حرکتی تحریک و برانگیخته میشوند. برنامهها و روشهای موسیقی درمانی متنوع و متناسب با نیاز افراد تنظیم و تدارک دیده میشود.
کاربرد موسیقی در توانبخشی
با توجه به این که پردازش موسیقی در مغز در مناطقی متفاوت از مناطق درگیر در ادراک سایر اصوات از جمله گفتار صورت میپذیرد امروزه از موسیقی درمانی در توانبخشی ذهنی و جسمی و نیز کمک به رشد دقت شنیداری و بهبود توجه و تمرکز و در نهایت رشد مهارتهای گفتاری استفاده میشود. این امر در مورد کودکان مبتلا به اوتیسم و نیز مبتلایان به اختلال یادگیری بیشتر صدق میکند.
نوروفیزیولوژی ادراک موسیقی
دونالد الدینگ هب برنده جایزه نوبل پزشکی از جمله نورولوژیستهایی است که ضمن نگرش روان شناسانه و روان کارانه در زمینه نوروفیزیولوژی موسیقی، پژوهشهای مرجع را انجام دادهاست. وی معتقد است هوش، ادراک، و حتی هیجانها از تجربه آموخته میشوند و با فرد به دنیا نمیآیند. هب بنیان گذار نظریهای است که بیان میدارد : «نوزادان با یک سیستم شبکهای از نورونهایی زاده میشوند که ارتباط درونی آن تصادفی است تجربه حسی سبب میشود که این شبکه عصبی سازمان یابد و وسایل تعامل مؤثر با محیط را فراهم آورد.» در ادامه این تئوری دو مفهوم کلیدی را بیشتر توضیح خواهیم داد و آنگاه به ادامه قانون هب خواهیم پرداخت.
۱-مجتمع سلولی (شبکه نورونی):
بنا به نظریه هب هر شی و محیط که آن را تجربه میکنیم مجموعهای از نورونها را راهاندازی میکند که مجتمع سلولی (Ceifassembly) نام دارد به عنوان مثال وقتی که ما به یک مداد نگاه میکنیم توجه مان را از نوک مداد به مداد پاک کن و بدنه چوبی مداد تغییر میدهیم با تغییر توجه، نورونهایی که در آن زمان تحریک شوند با یک شی (مداد) مطابقت دارند. در وادی امر تمام این مجموعه عصبی مستقلاً عمل میکنند. وقتی شخصی به نوک مداد نگاه میکند دسته معینی از نورونها تحریک میشوند اما آنها در ابتدا بر نورونهایی که در هنگام نگاه کردن شخص به ته مداد یا بدنه چوبی آن تحریک میشوند تاثیر نمیگذارند با این حال تعداد به مجاورت زمانی بین تحریک نورونهایی که با نوک مداد مطابقت دارند قسمتهای مختلف راههای عصبی با هم ترکیب میشوند. هب ابزاری دارد که مجتمعهای سلولی نظامهای عصبی پویا هستند نه ثابت و ایستا وی مکانیسمهایی را نام میبرد که از طریق آنها نورونها میتوانند به مجتمعهای سلولی بپیوندد یا آنها را ترک گویند و به مجتمع هب فرصت دهند تا از راه یادگیری یا تحول پالایش یابند وقتی که یک مجتمع سلولی اساس نورولوژی اندیشه یا فکر است و بدین ترتیب اثبات میکند چرا حضور یک شی آشنا یا شنیدن یک ملودی آشنا با یک شخص مورد علاقه ما احتیاجی به تلاش برای فکر کردن دوباره آن ندارد.
۲-زنجیرههای مرحلهای (Phase Sequences)
درست همان طور که جنبههای مختلف یک شی از لحاظ عصب شناختی با هم ارتباط مییابند و شبکههای نورونی را به وجود میآورند یک زنجیر مرحلهای بنابر تعریف دکتر هب یک رشته فعالیت درهم ادغام شده موقت مجتمع سلولی است که در جویبار اندیشه یک جریان به حساب میآید. پس از این که یک زنجیره مرحلهای ایجاد شد مانند یک مجتمع سلولی میتواند با تحریکات بیرونی، درونی و ترکیبی از این دو تحریک شود وقتی که یک زنجیر مرحلهای راه اندازی میشود یا یک جریان تفکر را تجربه میکنیم یعنی یک رشته اندیشه را که به طریقی منطقی مرتب شدهاند این نکته میتواند توضیح دهد که چگونه بوی عطر یا چند نغمه از یک آهنگ و ملودی خاطرات مربوط به یک دوست را به یاد ما میآورد. هب معتقد است: مجتمعها سلولی که هم زمان فعال میشوند با هم ترکیب میشوند و رویدادهای مشترک در محیط فرد مجتمعها را میسازند و بعد وقتی که این رویدادها با هم اتفاق میافتد مجتمعها به هم پیوند مییابند (زیرا با هم فعال میشوند) برای نمونه وقتی آقای X میآید و از قضا ساعات خوشی را با هم میگذرانند که این فرآیند لذت بخش شبکههای نورونی دیگری را فعال میکند. بنابراین مجتمع نورونی «شنیدن ملودی خاص» با مجتمع «آمدن دوست آقای X با شنیدن آن ملودی خاص همه مجتمعهای سلولیاش فعال شده و آقای X حس ادراک آمدن دوستش و لحظات شادمانی را که با هم سپری کردهاند را تجربه میکند با این مکانیسم موسیقی درمان گر قادر است با استفاده از واکنشهای مذکور یکی از شیوههای موسیقی درمانی را -که البته کاربرد آن در کودکان رایجتر است- طرح ریزی و اجرا کند.
ماهیدرمانی
ماهی درمانی (به انگلیسی: Ichthyotherapy) شاخهای از پزشکی جایگزین (آلترناتیو) است که در آن با استفاده از برخی ماهیها اقدام به معالجه برخی بیماریهای پوستی میکنند.
زنبور درمانی
زنبور درمانی(آپیتراپی)
آپیتراپی استفاده ی پزشکی از محصولات زنبور عسل است که میتواند شامل استفاده از عسل، ژل رویال، سم زنبور و... باشد.بیشتر ادعاها درباره ی زنبوردرمانی با استانداردهای علمی پزشکی مبتنی بر شواهد اثبات نشده اند. شرایط و بیماریهای مختلفی توسط معتقدان به این شیوه ی درمانی به عنوان کاندید پیشنهاد شدهاند.شناخته شدهترین آنها درمان بیماریهای خودایمنی مثل مولتیپل اسکلوروزیس(MS) به وسیله ی سم زنبور است.
تاریخچه
تعیین منشا دقیق زنبوردرمانی مشکل است و می تواند به عقب، به مصر باستان، یونان و چین بازگردد.استفاده از عسل و سایر محصولات زنبور می تواند به هزاران سال پیش برگرد و خواص درمانی آن در متون مقدس زیادی آمده است که بیشتر در ارتباط با فواید تغذیه ای استفاده از محصولات زنبور هستند نه استفاده از سم زنبور. بیشترین تحقیقات مدرن درباره ی زنبوردرمانی، مخصوصا سم زنبور، با تلاشهای یک پزشک به نام Phillip terc آغاز شد.او درباره ی رابطه ی عجیب بین نیش زنبور و روماتیسم در 1888 گزارش داد.معروفیت تازه تر در طول 60 سال گذشته می تواند به یک زنبوردار از ورمونت ایالات متحده به نام charles Mraz بازگردد.
اعمال بالینی
اگرچه زنبوردرمانی شامل استفاده از محصولات زنبور است، این کلمه بیشتر در ارتباط با درمان با سم زنبور است و نه استفاده از عسل یا دیگر محصولات زنبور. ادعا میشود که درمان با نیش زنبور برای آرتریت، بورسیت، تاندونیت، هرپس زوستر در کنار دیگر بیماریها کاربرد دارد. فراوانترین جز فعال سم زنبور ملیتین(melittin)است که فعالیت ضدالتهابی قوی دارد.اگرچه سم زنبور مخلوط پیچیدهای از پپتیدها و پروتئین های متنوع است که برخی از آنها برای سیستم عصبی و سیستم ایمنی بدن اثرات سمی دارند. هیچ استانداردی برای استفاده از سم زنبور وجود ندارد.برخی ادعا می کنند که مکان ورود نیش زنبور مهم است در حالی که برخی دیگر گزارش کردهاند که محل ورود نیش زنبور مهم نیست.تعداد نیشها نیز از چند دانه تا صدها عدد متغیر است که ممکن است توسط زنبور زنده و یا به وسیله ی تزریق وارد شوند.این درمان می تواند دردناک باشد و حتی در صورتی که بیمار به سم زنبور حساسیت داشته باشد می تواند ایجاد شوک آنافیلاکسی کند و موجب مرگ شود.
بررسیهای علمی
در یک تحقیق کنترل شده در دانشگاه علوم سلامتAllegheny در فیلادلفیا مشخص شد که سم زنبور در هیچ دوزی هیچ اثر مثبتی در موشهای مبتلا به مولتیپل اسکلوروزیس(MS)نداشت.علاوه بر این خیلی از حیواناتی که این درمان را دریافت کردند نسبت به حیوانات گروه شاهد، علایم بدتری را نشان دادند.هدف فاز اول تحقیقات در مرکز پزشکی دانشگاه جرج تاون در واشنگتن که مخارج آن توسط انجمن MSآمریکا(MSAA)تامین شد، بررسی ایمنی در استفاده از سم زنبور در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلوروزیس(MS)بود.
پزشکی سلولی
پزشکی سلولی (به انگلیسی: Cellular Medicine) نوعی پزشکی است که هدف آن پشتیبانی و درمان ریشه بیماریها که همان سلول است میباشد. در این نوع پزشکی کارکرد سلول پشتیبانی و تقویت میشود. نه اینکه مانند پزشکی شیمیایی تنها نشانه بیماری که مانند چراغ قرمز خطر در ماشینها که نشانه کاستی و کمبود است قطع شود. این روش درمان که با نام پزشکی سلولی شناخته میشود توسط دکتر ماتیاس راد (به انگلیسی: .Matthias Rath, M.D) کشف شد.
keywords : ووگیگ،سایت ووگیگ،مقالات جامع ووگیگ